جدول جو
جدول جو

معنی نقصانی - جستجوی لغت در جدول جو

نقصانی
(نُ)
به معنی نقصان، در این لفظ یای تحتانی زائد است در آخر، چنانچه در سلامتی و خلاصی و غیره. (از غیاث اللغات). مزیدعلیه نقصان بر قیاس زیادت و زیادتی و جریان و جریانی و فضول و فضولی و حضور و حضوری. (از آنندراج) :
به هر ناسازیی درساز و با هر ناخوشی خوش کن
که آبت زیر کاه است و کمالت عین نقصانی.
خاقانی (از آنندراج).
به عهد جلوۀ حسن کمال من اندوخت
قبول شاهد نظم کمال نقصانی.
عرفی (از آنندراج).
ز تنگ عرصگی فکر جز به مدحت تو
نمی رهد سخن از تنگنای نقصانی.
واله (از آنندراج).
اگر نه لازمۀ ذات دشمنت بودی
به کسر نیز ندادی خدای نقصانی.
حیاتی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
نقصانی
کمی کاستی: بهر ناسازیی در ساز و دل برنا خوشی خوش کن که آبت زیر کاهست و کمالت زیر نقصانی. (خاقانی) توضیح با آنکه نقصان خود مصدر است یاء حاصل مصدر بدان ملحق کرده اند
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نقصان
تصویر نقصان
کمی، کاستی، کم، ناقص، زیان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نادانی
تصویر نادانی
جهل، نادان بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نفسانی
تصویر نفسانی
مربوط به نفس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عقلانی
تصویر عقلانی
مربوط به عقل، عاقلانه، خردمندانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نصرانی
تصویر نصرانی
پیرو دین مسیح، مسیحی، عیسوی مذهب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نگرانی
تصویر نگرانی
ترس و اندیشه، دلواپسی، چشمداشت، انتظار
فرهنگ فارسی عمید
منسوب به نیسان. یا ابر نیسانی. ابری که در ماه نیسان پدید آید: ز گریه ابر نیسانی دم سرد زمستانی چه حیلت کرد کز بپرده مدام آورد مستان را (دیوان کبیر 45: 1)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقصانات
تصویر نقصانات
جمع نقصان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نگرانی
تصویر نگرانی
بینندگی، اضطراب، دلواپسی، تامل
فرهنگ لغت هوشیار
آذرنگ درفشان شیدا تاپیک روشن منسوب به نور دارای نورمنور مقابل ظلمانی
فرهنگ لغت هوشیار
نصرانی در فارسی یونانی تازی گشته ترسای ترسا منسوب به ناصره، مسیحی عیسوی (بمناسبت انتساب بمولد عیسی مسیح) جمع نصاری نصرانیان: و چون آهنگ دعا کردند. عالم نصرانیان با ایشان گفت
فرهنگ لغت هوشیار
نفسانی در فارسی روانی منسوب به نفس مربوط به نفس: پس جنباننده این جسم نخستین عقلی نبود و نه طبعی بلکه نفسانی بود. یا کیفیات نفسانی. حالاتی که در نفس انسانی جریان می یابد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجرانی
تصویر نجرانی
منسوب به نجران اهل نجران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناصافی
تصویر ناصافی
کدری مصفانبودن، چرکینی ناپاکی، ناهمواری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نالانی
تصویر نالانی
نالان شدن نالیدن، بیماری ناخوشی: (پدرخداوندامروزازضعف ونالانی چنین است که پوشیده نیست)
فرهنگ لغت هوشیار
عدم معرفت بی اطلاعی جهل: نیکنامی خواهی ای دل، بابدان صحبت مدار خودپسندی جان من، برهان نادانی بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عقلانی
تصویر عقلانی
عقلائی در فارسی: هو زندیک بخردانه منسوب به عقل: قوه عقلانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقصان
تصویر نقصان
کم شدن، کاسته شدن، عیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقصان
تصویر نقصان
((نُ))
کاسته شدن، کم شدن، عیب، نقص
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نورانی
تصویر نورانی
منسوب به نور، دارای نور، منور، مقابل ظلمانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نالانی
تصویر نالانی
بیماری، ناخوشی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نصرانی
تصویر نصرانی
((نَ))
منسوب به نصران، ترسایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نگرانی
تصویر نگرانی
چشم داشت، انتظار، تشویش، دلواپسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عقلانی
تصویر عقلانی
((عَ))
منسوب و مربوط به عقل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناسانی
تصویر ناسانی
تفاوت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نادانی
تصویر نادانی
جهل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نگرانی
تصویر نگرانی
تشویش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نورانی
تصویر نورانی
درخشان، روشن
فرهنگ واژه فارسی سره
قلت، کاستی، کاهش، کسری، کمی، شایبه، منقصت، نقص، نقیصه
متضاد: افزایش، کمال
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از نورانی
تصویر نورانی
Luminescent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نگرانی
تصویر نگرانی
Apprehensiveness, Consternation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نادانی
تصویر نادانی
Ignorance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
آسیب، از دست دادن، زیان، ضرر
دیکشنری اردو به فارسی