جدول جو
جدول جو

معنی نقبا - جستجوی لغت در جدول جو

نقبا
جمع نقیب: نقیبان، آنهایی هستند که بر ضمایر مردم مطلعند و آنهاسیصد نفرند
فرهنگ لغت هوشیار
نقبا
نقیب ها، بزرگ ها، سرپرست ها، ضامنان و رئیس های قوم، مهتر قوم، جمع واژۀ نقیب
تصویری از نقبا
تصویر نقبا
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جمع نقیب، سالاران سر رستگان سر گروهان و درون دانان که سیسد تنند جمع نقیب: نقیبان، آنهایی هستند که بر ضمایر مردم مطلعند و آنهاسیصد نفرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقباء
تصویر نقباء
((نُ قَ))
جمع نقیب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رقبا
تصویر رقبا
جمع رقیب همچشمان رقیبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقاب
تصویر نقاب
نقب زننده،، کاوش کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نکبا
تصویر نکبا
بادی که از سمت وزش خود برگردد، باد نامساعد برای کشتی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رقبا
تصویر رقبا
رقیب ها، آنانکه می خواهند از کسی پیشی گیرد، آنانکه با کسی رقابت می کنند، هر یک از دو نفری که به یک نفر عشق می روزند، نگهبان ها، پاسبان ها، محافظ ها، جمع واژۀ رقیب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نقاب
تصویر نقاب
نقب ها، سوراخ ها و راههای باریک در زیر زمین، جمع واژۀ نقب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نجبا
تصویر نجبا
مردمان نجیب و اصیل و بزرگوار و گرامی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نسبا
تصویر نسبا
به پروز به گوهر به تبار ازلحاظ نسب ازجهت اصل ونژاد
فرهنگ لغت هوشیار
پیشکی پیشا دست، هم اکنون همین دم بنقد بوسیله وجه نقد: دین خود را نقدا ادا کرد، فعلا الحال فی الحال: نقدا از اجرای آن منصرفم، فورا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقاب
تصویر نقاب
پرده که به رخ آویزند یا بر چیز نفیس اندازند
فرهنگ لغت هوشیار
باد نا مساعد بادی که از جهت وزش خود منحرف گرددباد گژ. یا نکباء (نکبای) نکبت. (تشبیهی) نکبت مانند نکباء: در آن وقت که نکبای نکبت او وزیدن گرفت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رقبا
تصویر رقبا
((رُ قَ))
جمع رقیب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نقاب
تصویر نقاب
((نِ))
روی بند، پارچه ای که با آن چهره را بپوشانند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نجبا
تصویر نجبا
((نُ جَ))
جمع نجیب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عقبا
تصویر عقبا
جهان، دیگر آخرت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نقب
تصویر نقب
سوراخ و راه باریک در زیر زمین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نبا
تصویر نبا
هفتاد و هشتمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۴۰ آیه، تساؤل، معصرات، عمّ، خبر
فرهنگ فارسی عمید
جامه پوشیدنی را گویند که از سوی پیش باز است و پس از پوشیدن دو طرف پیش را با دگمه بهم پیوندد
فرهنگ لغت هوشیار
آگهی، یکی از سیمناد های نپی (سوره های قرآن) گفتارخبر: زانکه قدرمستمع آمدنبا برقدخواجه برددرزی قبا. (مثنوی لغ)، قران: نورازآن ماه باشدوین ضیا آن خورشیداین فروخوان ازنبا. (مثنوی لغ) آگاهی خبر، جمع انباء، قرآن. یانباء عظیم. قرآن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقب
تصویر نقب
سوراخ، گود کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقا
تصویر نقا
استخوان مغزدار، توده ریگ ریگتوده، بازو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبا
تصویر قبا
((قَ))
نوعی لباس بلند مردانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نقب
تصویر نقب
((نَ))
سوراخ کردن، سوراخ و راه باریک در زیر زمین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نقا
تصویر نقا
((نَ))
توده ریگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نبا
تصویر نبا
((نَ بَ))
گفتار، خبر، قرآن
فرهنگ فارسی معین
نوعی لباس جلوباز بلند مردانه که دو طرف جلو آن با دکمه بسته می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نقا
تصویر نقا
ریگ، شن، پاکیزگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انقباع
تصویر انقباع
پنهان شدن، به آشیانه خزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انقباضات
تصویر انقباضات
جمع انقباض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انقباض عضلانی
تصویر انقباض عضلانی
چوبستن (گویش گیلکی) گرفتگی ماهیچه ای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انقباض جمع شونده
تصویر انقباض جمع شونده
ترنجش درونگرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انقباض
تصویر انقباض
گرفته گردیدن، فراهم آمدن، کشیده شدن، گرفتگی
فرهنگ لغت هوشیار