ناقه ای که به چراگاه کم علف راضی باشد. (از منتهی الارب) (از آنندراج). ماده شتری که به چراگاه کم علف راضی باشد. (ناظم الاطباء). ناقه که به کم ترین مرتع راضی باشد. (از اقرب الموارد)
ناقه ای که به چراگاه کم علف راضی باشد. (از منتهی الارب) (از آنندراج). ماده شتری که به چراگاه کم علف راضی باشد. (ناظم الاطباء). ناقه که به کم ترین مرتع راضی باشد. (از اقرب الموارد)
کسی که سرش از غلبۀ خواب بجنبد. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، ماده شتری که سرش از نشاط لرزان باشد. (منتهی الارب) ، ماده شتر شتاب رو که دستها را زودزود بردارد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، کسی که سرش از پیری لرزان باشد، نیزۀ نرم و جنبان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
کسی که سرش از غلبۀ خواب بجنبد. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، ماده شتری که سرش از نشاط لرزان باشد. (منتهی الارب) ، ماده شتر شتاب رو که دستها را زودزود بردارد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، کسی که سرش از پیری لرزان باشد، نیزۀ نرم و جنبان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
آنکه وقت خنده و جز آن، کنج دهنش برآید. (منتهی الارب) (از آنندراج). آنکه در وقت خنده و جز آن، کنج دهنش برآید. (ناظم الاطباء). آنکه دارای عوس باشد. (از اقرب الموارد) ، منسوب و متعلق به اعیان. (ناظم الاطباء). ، آنکه در مادر و پدر شریک باشند و اخیانی بالفتح و سکون خای معجمه بمعنی برادرانی که پدر هریک علیحده و مادر واحد باشد. و علایی بالفتح برادرانی که مادر هریک علیحده و پدرواحد باشد. (آنندراج). - برادر اعیانی، برادر ابی و امی. (از یادداشت مؤلف). از بنوالاعیان آید بمعنی برادران صلبی و بطنی، پدر و مادری تنی. (یادداشت مؤلف). برادر رحمی. (ناظم الاطباء) : جلال الدین عبدالرحیم صدر برادر اعیانی مولانا شهاب الدین. (حبیب السیر ج 2 ص 213)
آنکه وقت خنده و جز آن، کنج دهنش برآید. (منتهی الارب) (از آنندراج). آنکه در وقت خنده و جز آن، کنج دهنش برآید. (ناظم الاطباء). آنکه دارای عَوَس باشد. (از اقرب الموارد) ، منسوب و متعلق به اعیان. (ناظم الاطباء). ، آنکه در مادر و پدر شریک باشند و اخیانی بالفتح و سکون خای معجمه بمعنی برادرانی که پدر هریک علیحده و مادر واحد باشد. و علایی بالفتح برادرانی که مادر هریک علیحده و پدرواحد باشد. (آنندراج). - برادر اعیانی، برادر ابی و امی. (از یادداشت مؤلف). از بنوالاعیان آید بمعنی برادران صلبی و بطنی، پدر و مادری تنی. (یادداشت مؤلف). برادر رحمی. (ناظم الاطباء) : جلال الدین عبدالرحیم صدر برادر اعیانی مولانا شهاب الدین. (حبیب السیر ج 2 ص 213)
جمع نعت، ستایش ها زاب ها جمع نعمت صفتها لقبها: چنانکه خلیل رحمه الله - هریک را از ازاحیف اشعار عرب لقبی از اسما مصادر و نعوتی که از آن مشتق باشد مناسب تصرف آن در افاعیل نهاده است
جمع نعت، ستایش ها زاب ها جمع نعمت صفتها لقبها: چنانکه خلیل رحمه الله - هریک را از ازاحیف اشعار عرب لقبی از اسما مصادر و نعوتی که از آن مشتق باشد مناسب تصرف آن در افاعیل نهاده است