معنی نعوت
- نعوت
- نعت ها، ویژگی ها، صفات، خصلت ها، ستایش ها، جمع واژۀ نعت
واژههای مرتبط با نعوت
نعوت
- نعوت
- جمع نعت، ستایش ها زاب ها جمع نعمت صفتها لقبها: چنانکه خلیل رحمه الله - هریک را از ازاحیف اشعار عرب لقبی از اسما مصادر و نعوتی که از آن مشتق باشد مناسب تصرف آن در افاعیل نهاده است
نعوت
- نعوت
- جَمعِ واژۀ نعت. رجوع به نَعت شود: پس از رسیدن ما به نشابور رسول خلیفه دررسید با عهد و لوا و نعوت و کرامات، چنانکه هیچ پادشاهی را مانند آن ندادستند. (تاریخ بیهقی). هر خردمندی که فطنتی دارد تواند دانست که حمید امیرالمؤمنین به معنی از نعوت حضرت خلافت است. (تاریخ بیهقی)
نعمت
- نعمت
- آنچه باعث شادکامی و آسایش زندگی انسان شود، عطا و بخشش
نبوت
- نبوت
- رسالت، پیامبری، مبعوث بودن کسی از سوی خداوند به راهنمایی مردم، یکی از سه اصل اعتقادی مسلمانان
دعوت
- دعوت
- خواهش و طلب، خواندن
دعوت
- دعوت
- فراخوانی، فراخونی
نعمت
- نعمت
- احسان، نیکی، بهره، مال، روزی، خوشی
نبوت
- نبوت
- نفرت داشتن، نفرت طبع از چیزی و نپذیرفتن آن
کند شدن شمشیر، کارگر نشدن شمشیر
کم شدن بینایی
نعوظ
- نعوظ
- برخاستن آلت تناسل مرد در اثر غلبۀ شهوت
