- نعمان (پسرانه)
- نام چندتن از پادشاهان حیره
معنی نعمان - جستجوی لغت در جدول جو
- نعمان
- خون، کنایه از سرخ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نعمت ها، احسان ها، نیکی ها، بهره ها، مال ها، روزی ها، خوشی ها، جمع واژۀ نعمت
پشیمان، می یار، همنشین
جمع نعمه، شیدان ها پلاو ها جمع نعمت
نعمت نیکی احسان: ز آنجا همی آید اندرین گنبد از بهر من و تو این همه نعما. (ناصر خسرو. 19) توضیح نعماء بمعنی نعمت و این اسم جنس است نه صیغه جمع چنانکه بعضی گمان برند چرا که فعلا بفتح اول و سکون ثانی از اوزان جمع نیست - از صراح و قاموس - و بعضی شراح و محشیان نوشته اند که این اسم جمع نعمت است و اسم جمع آنرا گویند که معنی جمع دارد و از اوزان جمع نباشد
نعمت، موهبت، نیکی، احسان
اروستان نام سرزمینی است
نعمت ها، نیکی، احسان
آذرنگ شقایق نعمانی
لاله آلاله کوهی لاله خونین (در بحر الجواهر آمده که نعمان به آرش خون است)
لاله آلاله کوهی لاله خونین (در بحر الجواهر آمده که نعمان به آرش خون است) لاله آلاله کوهی لاله خونین (در بحر الجواهر آمده که نعمان به آرش خون است)
شقایق، گیاهی شبیه خشخاش با برگ های بریده و گل های سرخ که در انتهای گلبرگ های آن لکۀ سیاهی وجود دارد، لاله، لالۀ سرخ، لالۀ حمرا، آذریون، آذرگون، لالۀ نعمانی، شقایق النّعمان، آلاله، الاله
شقایق، گیاهی شبیه خشخاش با برگ های بریده و گل های سرخ که در انتهای گلبرگ های آن لکۀ سیاهی وجود دارد، آلاله، آذریون، لالۀ نعمانی، آذرگون، شقایق نعمان، الاله، لالۀ حمرا، لاله، لالۀ سرخ
شقایق، گیاهی شبیه خشخاش با برگ های بریده و گل های سرخ که در انتهای گلبرگ های آن لکۀ سیاهی وجود دارد، آذریون، آذرگون، شقایق النّعمان، لالۀ سرخ، شقایق نعمان، لاله، آلاله، الاله، لالۀ حمرا