جدول جو
جدول جو

معنی نعامی - جستجوی لغت در جدول جو

نعامی
(نُ ما)
باد جنوب. (مهذب الاسماء). باد جنوب، یا باد مابین جنوب و صبا. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه). باد جنوب، چه این باد پررطوبت ترین بادهاست. (از اقرب الموارد). باد دست چپ قبله. (یادداشت مؤلف). ج، نعائم، گویند: افعل ذلک نعامی عین. رجوع به نعام شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نظامی
تصویر نظامی
مربوط به نظام، برای مثال لباس نظامی، (صفت نسبی، اسم) ارتشی، سرباز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوامی
تصویر نوامی
نامیه، قوه ای که موجب رشد و نمو می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعامی
تصویر تعامی
خود را کور وانمود کردن، با هم ستیزه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعامه
تصویر نعامه
نعامه در عربی، جمع نعام و نعامات و نعائم،
در علم زیست شناسی شترمرغ،
نفس، ظلمت، فرح، سرور، اکرام، راه آشکار،
علامتی که در کنار راه برای راهنمایی برپا کنند، گروهی از مردم
فرهنگ فارسی عمید
(اِ)
منسوب به انعام: اقمشۀ انعامی. (فرهنگ فارسی معین) ، و نیز مطاوعه عوی یعوی عیّاً کند در همه معانی آن. (از ناظم الاطباء). رجوع به عی ّ و عواء و عوه و عویّه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
سپاهی، لشکری، جنگی، قشونی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نهامی
تصویر نهامی
نهامین در فارسی آهنگر، درود گر، دستورز آهنگر حداد، نجار دورد گر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمامی
تصویر نمامی
سپزگی چغلی پرتادی سخن چینی سخن چینی غمازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نخامی
تصویر نخامی
منسوب به نخامه بلغمی
فرهنگ لغت هوشیار
نعامه در فارسی شتر مرغ، روان (نفس)، تاریکی، بزرگداشت، شاهراه، نادانی کانایی، تک پا شتر مرغ، جمع نعائم: کنیزکان بگرد او (پادشاه بیابان) کشیده صف ز کرکی و نعامه و قطای او. (منوچهری. د. چا. 83: 2)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع نعامه شترمرغان: هم زحل رنگم چو آهن هم ز آتش حامله وز حریصی چون نعایم آتشین آهن خورم. (خاقانی. سج. 250)، بجای نعم (جمع نعمت) بکار رفته و از لحاظ صرفی غلط است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انعامی
تصویر انعامی
منسوب به انعام: اقمشه انعامی
فرهنگ لغت هوشیار
کور نمایی خود را به کوری زدن، خود کوری خود را کور کردن خود را بکوری زدن کوری نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعامی
تصویر تعامی
((تَ مِ))
خود را به کوری زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نعایم
تصویر نعایم
((نَ یِ))
جمع نعامه، شتر مرغان، بیستمین منزل از منازل قمر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نعامه
تصویر نعامه
((نَ مِ))
شترمرغ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
Military, Tactical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
militaire, tactique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
militar, tático
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
সামরিক , কৌশলগত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
军事的 , 战术的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
kijeshi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
군사의 , 전술의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
askeri, taktik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
militer, taktis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
militare, tattico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
सैन्य , सामरिक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
militar, táctico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
militärisch, taktisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
militair, tactisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
військовий , тактичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
военный , тактический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
wojskowy, taktyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
軍の , 戦術の
دیکشنری فارسی به ژاپنی