جدول جو
جدول جو

معنی نذورات - جستجوی لغت در جدول جو

نذورات
(نُ)
در تداول، آنچه از نقد وجنس که برای اماکن مشرفه فرستند، طعام فاتحۀ روح بزرگان، آنچه در راه خدا انفاق کنند و انفاق آن را بر خود واجب گردانند. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ نذور. جج نذر. رجوع به نذر شود
لغت نامه دهخدا
نذورات
آنچه از نقد و جنس که برای اماکن مشرفه فرستند، طعام فاتحه روح بزرگان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قاذورات
تصویر قاذورات
قاذوره، نجاست از قبیل ادرار و مدفوع، کار زشت، گناه فاحش، زنا، پلیدی، مردار، آنکه به سبب بدخویی با دیگران مراوده و آمیزش نداشته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نیترات
تصویر نیترات
هر یک از نمک های اسیدنیتریک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرورات
تصویر ضرورات
ضرورت، چیزی که به آن احتیاج داشته باشند، نیاز، حاجت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محذورات
تصویر محذورات
دشواری ها، مشکلات، گرفتاری ها، پیشامدهای ناگوار
فرهنگ فارسی عمید
(بَ / بُ)
جمع واژۀ بخور. داروهایی که در بخور دادن بکار می برند. (ناظم الاطباء). و رجوع به بخور شود
لغت نامه دهخدا
(اُ)
جمع واژۀ امور و جج امر: صدراعظم امورات لازمۀ مهمه را بخاکپای مبارک عرضه داشته... (از لایحۀ قانون مشیرالدوله صدراعظم که بصحۀ ناصرالدین شاه رسیده، از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
باد های تند تند باد ها، فرشتگان جمع ناشره. بادهایی که باران آورند، فرشتگانی که رحمت الهی را منتشر کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نادرات
تصویر نادرات
جمع نادره: (درآن باره از نادرات زمانه خویش بوده است)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منثورات
تصویر منثورات
جمع منثوره، پراکنده ها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع محذوره، ترسناک ها پرهیز شدگان جنگ ها جمع محذوره (محذور) : دور شده ها: پرهیز شده ها، موانع، مشقات گرفتاریها: یکدیگر را در مهالک و محذورات معین و یاور بودند
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مزوره، ریویدگان ساختگی ها بیماربا ها جمع مزوره (مزور) : ومصنوعات خاص طبیعت کلی بر مثال مزورات است از مصنوعات نفس کلی... (جامع الحکمتین) جمع مزوره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مذکورات
تصویر مذکورات
جمع مذکوره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناوران
تصویر ناوران
کشتی بان ملاح راننده ناو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناظرات
تصویر ناظرات
جمع ناظره
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی کوتزایه نام همه املاح اسید نیتریک ترکیبی که از اسید نیتریک با یک فلز یا یک باز نتیجه میشود (نیتراتها)، یا نیترات باریوم. ملحی که از اسید نیتریک با فلز باریوم نتیجه میشود. این نمک در آب محلول است (مانند همه نیتراتها)، یا نتیرت دارژان. ملح نقره اسید نیتریک سنگ جهنم. یا نتیراتها. املاح اسید نیتریک هستند و همه در آب محلولند و مانند خود اسید نیتریک ناپایدار و بی ثابت هستند و بر اثر گرما تجزیه میشوند و از تجزیه آنها اکسیژن بدست می آید و بنابراین اکسید کننده میتوانند باشند. با توجه به اینکه اسید نیتریک با فلزات مخصوصا با مس به آسانی گاز خرمایی رنگ اکسید ازت میدهد برای تشخیص نیتراتها به محلول کمی اسید سولفوریک و یک قطعه مس افزوده حرارت میدهند. اگر محلول نیترات باشد گاز خرمایی رنگ میدهد. باید دانست که در عمل ابتدا گاز بی رنگ اکسید ازت بدست می آید و بعدا این گاز بی رنگ با اکسیژن ترکیب میشود و تولید گاز خرمایی رنگ میکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مذوقات
تصویر مذوقات
جمع مذوقه (مذوق) چشیده ها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مصوره، نگاشتگان چهر یافتگان پنداشتگان جمع مصوره (مصور) : صورت داده ها شکل پذیرفته ها: و هر یکی ازین مصورات بر صورت خویش محفوظ است اندر حال حیات نبات وحیوان، نقاشی شده ها، تصور شده ها، جمع مصوره (مصور) : صورت دهنده ها، نقاشی کنندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرورات
تصویر کرورات
جمع کرور، پانصد ها، هزار ها
فرهنگ لغت هوشیار
نیاز حاجت آنچه که بدان محتاج باشند، اجبار الزام ناگزیری، امتناع انفکاک چیزیست از چیزی دیگر بر حسب حکم عقلی. بالجمله چون گویند نسبت حیوانیت بانسان ضروری است مراد این است که عقل حکم می کند که انفکاک حیوانیت از انسان محال است، هر گاه مقدمات برهان علمی یقینی بود و دایم باشد و متغیر نشود باید که ضروری باشد، ضرورت انواع دارد بداهت، آن چه که ما لابد انسان است در بقا، حقوق نفس. یا ضرورت شعری. عبارتست از مراعات وزن شعر که بر حسب ضرورت شاعر را باموری وا دارد که اجرای آن امور در نثر جایز نیست ولی در شعر رواست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهورات
تصویر تهورات
جمع تهور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصورات
تصویر تصورات
انگارها جمع تصور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطورات
تصویر تطورات
جمع تطور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تذکرات
تصویر تذکرات
دستوم ها جمع تذکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امورات
تصویر امورات
جمع امور، کارها جمع امور، جمع الجمع امر: (صدر اعظم امورات لازمه مهمه را بخاکپای مبارک عرضه داشته) (از لایحه قانون مشیر الدوله صدر اعظم که بصحه ّ ناصرالدین شاه رسیده)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذرورات
تصویر ذرورات
ذرور، جمع ذرور، داروهای سوده نمک ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذنوبات
تصویر ذنوبات
جمع ذنوب، گناهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بثورات
تصویر بثورات
جمع غفص. بثور: بثورات سلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاذورات
تصویر قاذورات
جمع قاذوره، پلیدی ها آخال قاذوره پلیدیها نجاستها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محذورات
تصویر محذورات
((مَ))
جمع محذوره، دوری شده ها، مشکلات، گرفتاری ها
فرهنگ فارسی معین
نام کلی همه املاح اسیدنیتریک ترکیبی که از اسیدنیتریک با یک فلز یا یک باز نتیجه می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تذکرات
تصویر تذکرات
یادآوری ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تصورات
تصویر تصورات
انگارش ها
فرهنگ واژه فارسی سره
خیالات، مفاهیم
دیکشنری اردو به فارسی