در تداول، آنچه از نقد وجنس که برای اماکن مشرفه فرستند، طعام فاتحۀ روح بزرگان، آنچه در راه خدا انفاق کنند و انفاق آن را بر خود واجب گردانند. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ نذور. جج نذر. رجوع به نذر شود
در تداول، آنچه از نقد وجنس که برای اماکن مشرفه فرستند، طعام فاتحۀ روح بزرگان، آنچه در راه خدا انفاق کنند و انفاق آن را بر خود واجب گردانند. (ناظم الاطباء). جَمعِ واژۀ نُذور. جج ِ نَذْر. رجوع به نَذر شود
جمع واژۀ امور و جج امر: صدراعظم امورات لازمۀ مهمه را بخاکپای مبارک عرضه داشته... (از لایحۀ قانون مشیرالدوله صدراعظم که بصحۀ ناصرالدین شاه رسیده، از فرهنگ فارسی معین)
جَمعِ واژۀ امور و جج ِ امر: صدراعظم امورات لازمۀ مهمه را بخاکپای مبارک عرضه داشته... (از لایحۀ قانون مشیرالدوله صدراعظم که بصحۀ ناصرالدین شاه رسیده، از فرهنگ فارسی معین)
جمع محذوره، ترسناک ها پرهیز شدگان جنگ ها جمع محذوره (محذور) : دور شده ها: پرهیز شده ها، موانع، مشقات گرفتاریها: یکدیگر را در مهالک و محذورات معین و یاور بودند
جمع محذوره، ترسناک ها پرهیز شدگان جنگ ها جمع محذوره (محذور) : دور شده ها: پرهیز شده ها، موانع، مشقات گرفتاریها: یکدیگر را در مهالک و محذورات معین و یاور بودند
فرانسوی کوتزایه نام همه املاح اسید نیتریک ترکیبی که از اسید نیتریک با یک فلز یا یک باز نتیجه میشود (نیتراتها)، یا نیترات باریوم. ملحی که از اسید نیتریک با فلز باریوم نتیجه میشود. این نمک در آب محلول است (مانند همه نیتراتها)، یا نتیرت دارژان. ملح نقره اسید نیتریک سنگ جهنم. یا نتیراتها. املاح اسید نیتریک هستند و همه در آب محلولند و مانند خود اسید نیتریک ناپایدار و بی ثابت هستند و بر اثر گرما تجزیه میشوند و از تجزیه آنها اکسیژن بدست می آید و بنابراین اکسید کننده میتوانند باشند. با توجه به اینکه اسید نیتریک با فلزات مخصوصا با مس به آسانی گاز خرمایی رنگ اکسید ازت میدهد برای تشخیص نیتراتها به محلول کمی اسید سولفوریک و یک قطعه مس افزوده حرارت میدهند. اگر محلول نیترات باشد گاز خرمایی رنگ میدهد. باید دانست که در عمل ابتدا گاز بی رنگ اکسید ازت بدست می آید و بعدا این گاز بی رنگ با اکسیژن ترکیب میشود و تولید گاز خرمایی رنگ میکند
فرانسوی کوتزایه نام همه املاح اسید نیتریک ترکیبی که از اسید نیتریک با یک فلز یا یک باز نتیجه میشود (نیتراتها)، یا نیترات باریوم. ملحی که از اسید نیتریک با فلز باریوم نتیجه میشود. این نمک در آب محلول است (مانند همه نیتراتها)، یا نتیرت دارژان. ملح نقره اسید نیتریک سنگ جهنم. یا نتیراتها. املاح اسید نیتریک هستند و همه در آب محلولند و مانند خود اسید نیتریک ناپایدار و بی ثابت هستند و بر اثر گرما تجزیه میشوند و از تجزیه آنها اکسیژن بدست می آید و بنابراین اکسید کننده میتوانند باشند. با توجه به اینکه اسید نیتریک با فلزات مخصوصا با مس به آسانی گاز خرمایی رنگ اکسید ازت میدهد برای تشخیص نیتراتها به محلول کمی اسید سولفوریک و یک قطعه مس افزوده حرارت میدهند. اگر محلول نیترات باشد گاز خرمایی رنگ میدهد. باید دانست که در عمل ابتدا گاز بی رنگ اکسید ازت بدست می آید و بعدا این گاز بی رنگ با اکسیژن ترکیب میشود و تولید گاز خرمایی رنگ میکند
جمع مصوره، نگاشتگان چهر یافتگان پنداشتگان جمع مصوره (مصور) : صورت داده ها شکل پذیرفته ها: و هر یکی ازین مصورات بر صورت خویش محفوظ است اندر حال حیات نبات وحیوان، نقاشی شده ها، تصور شده ها، جمع مصوره (مصور) : صورت دهنده ها، نقاشی کنندگان
جمع مصوره، نگاشتگان چهر یافتگان پنداشتگان جمع مصوره (مصور) : صورت داده ها شکل پذیرفته ها: و هر یکی ازین مصورات بر صورت خویش محفوظ است اندر حال حیات نبات وحیوان، نقاشی شده ها، تصور شده ها، جمع مصوره (مصور) : صورت دهنده ها، نقاشی کنندگان
نیاز حاجت آنچه که بدان محتاج باشند، اجبار الزام ناگزیری، امتناع انفکاک چیزیست از چیزی دیگر بر حسب حکم عقلی. بالجمله چون گویند نسبت حیوانیت بانسان ضروری است مراد این است که عقل حکم می کند که انفکاک حیوانیت از انسان محال است، هر گاه مقدمات برهان علمی یقینی بود و دایم باشد و متغیر نشود باید که ضروری باشد، ضرورت انواع دارد بداهت، آن چه که ما لابد انسان است در بقا، حقوق نفس. یا ضرورت شعری. عبارتست از مراعات وزن شعر که بر حسب ضرورت شاعر را باموری وا دارد که اجرای آن امور در نثر جایز نیست ولی در شعر رواست
نیاز حاجت آنچه که بدان محتاج باشند، اجبار الزام ناگزیری، امتناع انفکاک چیزیست از چیزی دیگر بر حسب حکم عقلی. بالجمله چون گویند نسبت حیوانیت بانسان ضروری است مراد این است که عقل حکم می کند که انفکاک حیوانیت از انسان محال است، هر گاه مقدمات برهان علمی یقینی بود و دایم باشد و متغیر نشود باید که ضروری باشد، ضرورت انواع دارد بداهت، آن چه که ما لابد انسان است در بقا، حقوق نفس. یا ضرورت شعری. عبارتست از مراعات وزن شعر که بر حسب ضرورت شاعر را باموری وا دارد که اجرای آن امور در نثر جایز نیست ولی در شعر رواست
جمع امور، کارها جمع امور، جمع الجمع امر: (صدر اعظم امورات لازمه مهمه را بخاکپای مبارک عرضه داشته) (از لایحه قانون مشیر الدوله صدر اعظم که بصحه ّ ناصرالدین شاه رسیده)
جمع امور، کارها جمع امور، جمع الجمع امر: (صدر اعظم امورات لازمه مهمه را بخاکپای مبارک عرضه داشته) (از لایحه قانون مشیر الدوله صدر اعظم که بصحه ّ ناصرالدین شاه رسیده)