جَمعِ واژۀ قاذوره، پلیدیها ونجاستها (آنندراج) (ناظم الاطباء)، ناپاکیها، (ناظم الاطباء) : امیر ناصرالدین بفرمود تا بعضی از قاذورات در آن چشمه انداختند، هرکس که از این قاذورات تناول کردی بر جای بیفتادی و جان بدادی، (ترجمه تاریخ یمینی)، اوراق قرآن در میان قاذورات لگدکوب اقدام و قوائم گشت، (جهانگشای جوینی)، و در فارسی این جمع را چون مفردی بکار برند و آن دشنامی است جوانانی را که بیش از حد و سن خویش کنند، یا مدعی باشند
جمع محذوره، ترسناک ها پرهیز شدگان جنگ ها جمع محذوره (محذور) : دور شده ها: پرهیز شده ها، موانع، مشقات گرفتاریها: یکدیگر را در مهالک و محذورات معین و یاور بودند