جدول جو
جدول جو

معنی نجوم - جستجوی لغت در جدول جو

نجوم
اخترشناسی، اخترماری
تصویری از نجوم
تصویر نجوم
فرهنگ واژه فارسی سره
نجوم
دانش بررسی اجرام آسمانی، چگونگی قرارگیری و اثرگذاری آن ها بر هم، اخترشناسی، ستاره شناسی، جمع نجم، نجم
تصویری از نجوم
تصویر نجوم
فرهنگ فارسی عمید
نجوم
ستارگان، انجم
تصویری از نجوم
تصویر نجوم
فرهنگ لغت هوشیار
نجوم
((نُ))
جمع نجم، ستارگان
تصویری از نجوم
تصویر نجوم
فرهنگ فارسی معین
نجوم
ظاهر شدن، پدید آمدن، طلوع کردن ستاره، پدید آمدن فتنه، ظهور کردن بدمذهب، قسط قسط ادا کردن مالیات
تصویری از نجوم
تصویر نجوم
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

اختری، اختر مار منسوب به نجوم: مربوط بعلم نجوم: ساعت نجومی، منجم اخترشناس: زرومی وهندی وازپارسی نجومی دگرمردم هندسی... (شا. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجوا
تصویر نجوا
(دخترانه)
سخن آهسته
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هجوم
تصویر هجوم
آفند، تازش، تک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رجوم
تصویر رجوم
رجم، سنگسار کردن و راندن باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سجوم
تصویر سجوم
چشم اشک ران، ابر بارانران، چشم پیوسته گریان، ماده شتر بر شیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجوغ
تصویر نجوغ
چین و چروک پوست بدن یا چین خوردگی پوست چهره در اثر پیری، انجخ، انجوخ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هجوم
تصویر هجوم
حملۀ ناگهانی، یورش، تاخت، ناگاه درآمدن در جایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نجوا
تصویر نجوا
سخن آهسته، زمزمه، آهسته حرف زدن دو تن با یکدیگر، درگوشی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غجوم
تصویر غجوم
مغلوب
فرهنگ لغت هوشیار
نجوا در فارسی راز و نیاز، دندش دندنه شرفاک (این واژه در صحاح الفرس برابر با آواز پای مردم آمده و گواه این سروده ابوشکوراست توانگر به نزدیک زن خفته بود زن از خواب شرفاک مردم شنود. در برداشت برهان این واژه که شرفاک نیز خوانده می شود برابر است با: هر صدای آهسته عموما و صدای پای مردم خصوصا)، راز، همراز، ماده خر سرگوشی زیرگوشی، نهفتن آفات ازاطلاع غیر
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه کمتربامردم آمیزش کندمرم گریزدیرآشنا: خودرای وکله خشک وبدتراز آن کینه یی ونجوش بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجود
تصویر نجود
جمع نجد، پشته ها زمین های بلند هویدا شدن نمایان گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجوح
تصویر نجوح
دریای پر بانگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجوج
تصویر نجوج
شتابرو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجوا
تصویر نجوا
سرگوشی، راز گفتن با یکدیگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجام
تصویر نجام
اخترشناس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نغوم
تصویر نغوم
خوش آواز خوشخوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وجوم
تصویر وجوم
خاموشی ک از خشم یا اندوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هجوم
تصویر هجوم
دخول بی اذن، در آمدن هر کسی بی دستوری، شکسته و ویران شدن خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رجوم
تصویر رجوم
((رُ جُ))
سنگسار کردن، راندن، دشنام دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نجوا
تصویر نجوا
((نَ))
آهسته حرف زدن، پچ پچ کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نجوش
تصویر نجوش
((نَ))
گوشه گیر، مردم گریز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هجوم
تصویر هجوم
((هُ))
حمله، یورش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نجم
تصویر نجم
(دخترانه)
ستاره، نام سوره ای در قرآن کریم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نجم
تصویر نجم
ستاره، هر یک از نقطه های درخشان که شب در آسمان دیده می شود، اختر، نیّر، جرم، کوکبه، تارا، استاره، نجمه، کوکب، ستار، مفرد نجوم و انجم
قسط
پنجاه و سومین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۶۲ آیه، والنّجم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوم
تصویر نوم
خواب، حالت آسایش در انسان و حیوان که در طی آن حواس ظاهری انسان از کار می افتد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نجو
تصویر نجو
ابر باران ریخته، پوست گشوده، باد شکم چس، سرگین، راز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجم
تصویر نجم
ستاره، کوکب، اختر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوم
تصویر نوم
خواب، غنودگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجم
تصویر نجم
((نَ))
ستاره، جمع نجوم، انجم
فرهنگ فارسی معین