جدول جو
جدول جو

معنی نجوغ

نجوغ
چین و چروک پوست بدن یا چین خوردگی پوست چهره در اثر پیری، انجخ، انجوخ
تصویری از نجوغ
تصویر نجوغ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با نجوغ

نجوم

نجوم
دانش بررسی اجرام آسمانی، چگونگی قرارگیری و اثرگذاری آن ها بر هم، اخترشناسی، ستاره شناسی، جمعِ نجم، نجم
نجوم
فرهنگ فارسی عمید

نجوا

نجوا
سخن آهسته، زمزمه، آهسته حرف زدن دو تن با یکدیگر، درگوشی
نجوا
فرهنگ فارسی عمید

نبوغ

نبوغ
ظاهر و آشکار گردیدن، آدم فوق العاده گشتن در دانش و هنر، نابغگی، عالم جید گشتن
فرهنگ لغت هوشیار

نجوی

نجوی
نجوا در فارسی راز و نیاز، دندش دندنه شرفاک (این واژه در صحاح الفرس برابر با آواز پای مردم آمده و گواه این سروده ابوشکوراست توانگر به نزدیک زن خفته بود زن از خواب شرفاک مردم شنود. در برداشت برهان این واژه که شرفاک نیز خوانده می شود برابر است با: هر صدای آهسته عموما و صدای پای مردم خصوصا)، راز، همراز، ماده خر سرگوشی زیرگوشی، نهفتن آفات ازاطلاع غیر
فرهنگ لغت هوشیار