جدول جو
جدول جو

معنی نبردناو - جستجوی لغت در جدول جو

نبردناو
کشتی جنگی ای که سرعت سیر آن بیشتر از زره دارهای سنگین است
تصویری از نبردناو
تصویر نبردناو
فرهنگ فارسی عمید
نبردناو
(نَ بَ)
بجای کشتی تندرو اختیار شده است. نبردناوها دارای تمام وسایل محافظت هستند و سرعت آنها زیادتر از زره دارهای سنگین است. (از لغات فرهنگستان). کشتی جنگی. ناو جنگی. ناو جنگنده. رزم ناو
لغت نامه دهخدا
نبردناو
کشتی تندروی که دارای همه وسایل محافظت است وسرعتش زیادتراززره دارهای سنگین است کشتی جنگی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نبردگاه
تصویر نبردگاه
رزمگاه، میدان جنگ
فرهنگ فارسی عمید
(نَ بَ)
معرکه. مصاف. (آنندراج). جنگ گاه. (برهان قاطع). رزمگاه. میدان جنگ. (ناظم الاطباء). ناوردگه. آوردگه. میدان نبرد. جای نبرد:
ده ساله یا دوازده ساله فزون نبود
کاندر نبردگاه برآمد غبار او.
فرخی.
از کنار نبردگاه افق
چون به دست غروب داور نام.
انوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(نَ وَ)
پر چین و شکنج.
- نوردناک شدن، نوردناک گردیدن، چین پیدا کردن.
- ، توبرتو شدن چیزی. (یادداشت مؤلف) : تعکّن، نوردناک گردیدن شکم و توبرتو شدن چیزی. (یادداشت مؤلف) (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(بَ / بُ)
برنا. برناک. جوان. شاب. (یادداشت دهخدا). رجوع به برنا شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از نبردگاه
تصویر نبردگاه
میدان جنگ، رزمگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
مقاتلٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
Combatant, Fighter
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
combattant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
боєць
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
전투원 , 전사
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
combatente, lutador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
جنگجو
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
ทหาร , นักสู้
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
לוחם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
戦闘員 , 戦士
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
战斗员 , 战士
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
mpiganaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
savaşçı, dövüşçü
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
strijder, vechter
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
pejuang, petarung
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
যোদ্ধা , যোদ্ধা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
bojownik, wojownik
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
combattente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
боец , боец
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
combatiente, luchador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
Kämpfer
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نبردجو
تصویر نبردجو
सेनानी , योद्धा
دیکشنری فارسی به هندی