جدول جو
جدول جو

معنی نوردناک

نوردناک(نَ وَ)
پر چین و شکنج.
- نوردناک شدن، نوردناک گردیدن، چین پیدا کردن.
- ، توبرتو شدن چیزی. (یادداشت مؤلف) : تعکّن، نوردناک گردیدن شکم و توبرتو شدن چیزی. (یادداشت مؤلف) (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا