جدول جو
جدول جو

معنی نبردگاه

نبردگاه
(نَ بَ)
معرکه. مصاف. (آنندراج). جنگ گاه. (برهان قاطع). رزمگاه. میدان جنگ. (ناظم الاطباء). ناوردگه. آوردگه. میدان نبرد. جای نبرد:
ده ساله یا دوازده ساله فزون نبود
کاندر نبردگاه برآمد غبار او.
فرخی.
از کنار نبردگاه افق
چون به دست غروب داور نام.
انوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا