جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نبردگاه

نبردگاه

نبردگاه
معرکه. مصاف. (آنندراج). جنگ گاه. (برهان قاطع). رزمگاه. میدان جنگ. (ناظم الاطباء). ناوردگه. آوردگه. میدان نبرد. جای نبرد:
ده ساله یا دوازده ساله فزون نبود
کاندر نبردگاه برآمد غبار او.
فرخی.
از کنار نبردگاه افق
چون به دست غروب داور نام.
انوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

بندرگاه

بندرگاه
جای لنگر انداختن کشتی در کنار دریا یا بندر، بندر
بندرگاه
فرهنگ فارسی عمید

نبردناو

نبردناو
کشتی جنگی ای که سرعت سیر آن بیشتر از زره دارهای سنگین است
نبردناو
فرهنگ فارسی عمید