جدول جو
جدول جو

معنی ناکش - جستجوی لغت در جدول جو

ناکش
((کَ یا کِ))
مجرایی در دیوار بنا که هوا در آن جاری باشد و رفع رطوبت کند
تصویری از ناکش
تصویر ناکش
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نازش
تصویر نازش
فخر، افتخار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نالش
تصویر نالش
ناله وزاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناکث
تصویر ناکث
شکنندۀ عهد و پیمان، پیمان شکن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نازکش
تصویر نازکش
آنکه ناز و عشوۀ کسی را تحمل کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناکس
تصویر ناکس
سرافکنده، نگونسار، سرنگون، خمیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نانکش
تصویر نانکش
بنه، بار درخت بنه، بطم، حبه الخضرا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناکح
تصویر ناکح
آنکه خطبۀ عقد ازدواج را می خواند، عاقد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناکس
تصویر ناکس
نااهل، نالایق، پست و فرومایه، بی سر و پا، بدسرشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناکی
تصویر ناکی
ناک بودن بی پولی مفرط، سرحال نبودن ظشفته حال بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناعش
تصویر ناعش
زندگانی بخشنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناکب
تصویر ناکب
عدول کننده، اعراض کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناکث
تصویر ناکث
شکننده عهد و پیمان، بر هم زننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناکح
تصویر ناکح
کابین کننده زناشویی کننده نکاح کننده ازدواج کننده، جمع ناکحین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناوش
تصویر ناوش
عمل ناویدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نانکش
تصویر نانکش
حبه الخضرا را گویندکه باردرخت بنه است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناکس
تصویر ناکس
فرومایه، خسیس، پست، خوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نالش
تصویر نالش
عمل نالیدن ناله: (بلبلان رادیدم که بنالش درآمده بودندازدرخت و کبکان ازکوه وغوکان درآب وبهائم ازبیشه)، شکایت گله: چه باید نازش ونالش باقبالی و ادباری که تارهم زنی دیده نه این بینی نه آن بینی. (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازکش
تصویر نازکش
کسی که عشوه دیگری را تحمل کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازش
تصویر نازش
استغنای معشوق، کرشمه کردن عشوه گری، فخرتفاخر: (درهمه قریش کسی رافرزندی چون عماره نیست... ما را و ترا و همه قریش را بدو نازش است)، موجب فخر مفخر: همان ناموررستم پیلتن ستون کیان نازش انجمن. (شا)، تکبر بزرگ منشی، نعمت رفاه، نوازش ملاطفت تسلی: ستمدیده را اوست فریاد رس منازید با نازش او بکس. (شا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاکش
تصویر لاکش
که یک جانب دیواره دارد و جانب دیگر ندارد رومی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاکش
تصویر جاکش
بی ناموس، بی غیرت، دلال محبت، آنکه مردان را با زنان آشنائی دهد
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه بر آن سوار شوند چون اسب و خر و اتومبیل و درشکه و غیره چاروا مرکوب مطیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناکس
تصویر ناکس
((کِ یا کَ))
فرومایه، پست، ناجوانمرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناعش
تصویر ناعش
((عِ))
زندگانی بخشنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناکب
تصویر ناکب
((کِ))
کناره گیرنده، معرض، میل کننده، مایل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناکث
تصویر ناکث
((کِ))
عهدشکن، پیمان شکن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناکح
تصویر ناکح
((کِ))
مرد زن دار، زن شوهردار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لاکش
تصویر لاکش
((کِ))
مکانی که یک جانب دیواره دارد و جانب دیگر ندارد، رومی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نالش
تصویر نالش
((ل))
نالیدن، ناله و زاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نازش
تصویر نازش
((زِ))
استغنای معشوق، کرشمه کردن، عشوه گری، فخر، تفاخر، موجب فخر، مفخر، تکبر، بزرگ منشی، نعمت، رفاه، نوازش، ملاطفت، تسلی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جاکش
تصویر جاکش
((کَ یا کِ))
کسی که امکانات ارضاء شهوت دیگران را فراهم آورد، دلال محبت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناکس
تصویر ناکس
اوباش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نایش
تصویر نایش
نفی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از واکش
تصویر واکش
جلب
فرهنگ واژه فارسی سره