جدول جو
جدول جو

معنی ناکب

ناکب((کِ))
کناره گیرنده، معرض، میل کننده، مایل
تصویری از ناکب
تصویر ناکب
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ناکب

ناکب

ناکب
عدول کننده. اعراض کننده. أنکب. (معجم متن اللغه). عدول کننده از راه و کناره گیرنده. (ناظم الاطباء) ، میل کننده از جای خود به سوی دیگر. (از اقرب الموارد). مایل:
تا رایت نورانی شاهنشه انجم
ناصب شود از مشرق و در مغرب ناکب.
سوزنی
لغت نامه دهخدا