جدول جو
جدول جو

معنی ناکس - جستجوی لغت در جدول جو

ناکس
اوباش
تصویری از ناکس
تصویر ناکس
فرهنگ واژه فارسی سره
ناکس
سرافکنده، نگونسار، سرنگون، خمیده
تصویری از ناکس
تصویر ناکس
فرهنگ فارسی عمید
ناکس
نااهل، نالایق، پست و فرومایه، بی سر و پا، بدسرشت
تصویری از ناکس
تصویر ناکس
فرهنگ فارسی عمید
ناکس
فرومایه، خسیس، پست، خوار
تصویری از ناکس
تصویر ناکس
فرهنگ لغت هوشیار
ناکس
((کِ یا کَ))
فرومایه، پست، ناجوانمرد
تصویری از ناکس
تصویر ناکس
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناکسی
تصویر ناکسی
فرومایگی، پستی و خواری
فرهنگ فارسی عمید
خواری پستی حقارت، رذالت فرومایگی نانجیبی: دریده گشت بزوبین ناکسی دل لطف بریده گشت بشمشیر ممسکی سرجود. (انوری)، بدجنسی بدذاتی، حیله گریمکاری، ترس جبن، حرص طمع، بی آبرویی بی غیرتی، نامردی عدم رجولیت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاکس
تصویر فاکس
دورنگار
فرهنگ واژه فارسی سره
فرانسوی نهاده بها نرخ انگلیسی ساو (مالیات) قیمت نرخ نرخ ثابت هر چیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناوس
تصویر ناوس
ناووس، قبر، گور، دخمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناکث
تصویر ناکث
شکنندۀ عهد و پیمان، پیمان شکن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نارس
تصویر نارس
نارسیده، نرسیده، میوۀ خام، کال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناکح
تصویر ناکح
آنکه خطبۀ عقد ازدواج را می خواند، عاقد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تاکس
تصویر تاکس
قیمت ثابت که از طرف دولت برای چیزی معین شود، نرخ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عاکس
تصویر عاکس
باز تابا
فرهنگ لغت هوشیار
عبادت کننده، شخص زاهد و عابد نیایشگر، کرپان کننده عبادت کننده عابدزاهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نارس
تصویر نارس
میوه خام و نرسیده، بحد کمال نرسیده
فرهنگ لغت هوشیار
کفتگی بغل شتر، گرشتر جرب شتر، دردی که صاحبش پندارد که سوزن می خلانند، کسی که سیخ برسرین یا پهلوی ستور زند تاآنرا براند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناحس
تصویر ناحس
خشکسال سوزن سوزن شدن، بز کوهی آفریکایی، گری شتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نالکس
تصویر نالکس
سر دیوار و کنگره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناکی
تصویر ناکی
ناک بودن بی پولی مفرط، سرحال نبودن ظشفته حال بودن
فرهنگ لغت هوشیار
بنگرید به ناووس ناووس. افریدون تخت وخوابگاه وناوس خویش بفرمودبزمین تمیشه وطبرستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناکح
تصویر ناکح
کابین کننده زناشویی کننده نکاح کننده ازدواج کننده، جمع ناکحین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناکث
تصویر ناکث
شکننده عهد و پیمان، بر هم زننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناکب
تصویر ناکب
عدول کننده، اعراض کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نافس
تصویر نافس
بد چشم، تیر پنجم از تیرهای منگیا، تنسخ (نفیس)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناعس
تصویر ناعس
خوابنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناطس
تصویر ناطس
ابیشه (جاسوس)
فرهنگ لغت هوشیار
ماده سیاهی که با آن کفشها را واکس زنند و آنها را جلا دهند و مطابق رنگ چرم گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باکس
تصویر باکس
جعبه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تاکس
تصویر تاکس
((کْ))
نرخ، قیمت ثابت هر چیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاکس
تصویر فاکس
فکس، دورنگار (واژه فرهنگستان)، دستگاهی برای مخابره تصویر نامه و اسناد و آن چه روی کاغذ آمده باشد، دورنویس، نمابر، پست تصویری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناخس
تصویر ناخس
((خِ))
کفتگی بغل شتر، گر شتر، جرب شتر، دردی که صاحبش پندارد که سوزن می خلانند، کسی که سیخ بر سرین یا پهلوی ستور زند تا آن را براند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناسک
تصویر ناسک
((س))
پرهیزکار، پارسا، جمع نساک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نارس
تصویر نارس
((رَ))
کال، نپخته
فرهنگ فارسی معین