- ناهیرا (پسرانه)
- روشنایی، نور
معنی ناهیرا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ناگیرنده مقابل گیرا، آنکه نتوانداشیا رابگیرد: (ویک دست ایشان مفلوج شده بود و ناگیرا شده و تا زمان وفات همچنان بوده)
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
سمیرا، زن بزرگوار، نام عمه شیرین در داستان خسرو و شیرین ترجمه عربی مهین بانو است، وسیله ای که با آن حجامت می کنند، نام محلی در نزدیکی مکه
متفاوت
غایب، مخفی
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
الهه آب، ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزه ای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف شده است
سرانجام
آلوده نشده
گیاهی از تیره پامچال که میوه اش بشکل مجری است و بوسیله سرپوشی باز میشود. گلهایش دارای 5 گلبرگ آبی یا قرمز میباشد اناگیر حشیشه العلق اناگیرا
بی همتا، بی مانند، بی نظیر
زشت، ناپسند، ناشایسته، نالایق
آناهیتا، نام فرشتۀ موکل بر آب، پاک، الوده نشده، در علم نجوم ستاره زهره
آنچه آشکار نباشد، چیزی که به چشم دیده نشود، ناپدید، پنهان
کسی که چشمش نمی بیند، کور، ویژگی چشمی که توانایی دیدن ندارد
نام فرشتۀ موکل بر آب، پاک، الوده نشده، در علم نجوم ستاره زهره
لاتینی تازی گشته جگن نیل از گیاهان
زشت، بدشکل، قبیح
ناپذیرنده قبول ناکننده مقابل پذیرا: (جسمهاء بسیط یاپذیراء کون وفساد بودند نا ناپذیراء کون و فساد)
اعمی، کور، مقابل بینا
آنکه زیرک نباشد مقابل زیرک
غایب، نامرئی، نامشهود
بی هراس نترس بی باک: صدبارتیغ قهرکشیدی وهمچنان می آیدازپی تودل ناهراس من. (بابافغانی ظنند. لغ)
چیزی که برای ناشتا شکستن ورفع گرسنگی خورند، غذایی اندک که پیش ازطعام خورند: ای بازسپیدمخورکبکان را مردارمخوربسان ناهاری. (ناصرخسرو. 470)، غذایی که دروسط روزخورندناهارنهار: بامدادانت دهد و عده بشامی خوش شامگاهانت دهد و عده بناهاری. (ناصرخسرو. 417)
پنهان مخفی مقابل هویدا
بی مانند
غافل بی خبر، بی خویشتن بی خود، صرع زده مصروع
کور، مقابل بینا
غذایی که بعد از ناشتا بودن خورند، پیش غذا، غذایی که هنگام ظهر خورند
ناپذیرنده