جدول جو
جدول جو

معنی ناهوگان - جستجوی لغت در جدول جو

ناهوگان
دهی است از دهستان مارز بخش کهنوج شهرستان جیرفت، در 155 هزارگزی جنوب کهنوج و 7 هزارگزی مغرب راه انگهران به کهنوج، ناحیۀ کوهستانی گرمسیری واقع است و 50 تن سکنه دارد، آبش ازرودخانه و محصولش غلات و خرما و شغل مردمش زراعت است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناژویان
تصویر ناژویان
تیره ای از درختان مانند سرو و کاج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناوگان
تصویر ناوگان
کشتی های جنگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاهنگان
تصویر کاهنگان
کهکشان، مجموعه ای شامل میلیون ها ستاره که به دور یک محور می چرخند، راه حاجیان، تنین فلک، مجرّه، کاهکشان، آسمان درّه
فرهنگ فارسی عمید
(هََ)
کاهکشان که عربان مجره گویند و آن ستاره های بسیار کوچک نزدیک بهم باشند. (برهان)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان لارشا بخش بمپور شهرستان ایرانشهر که در 80 هزارگزی جنوب بمپور و کنار راه مالرو چانف به کشیک واقع و محلی است کوهستانی، گرمسیر مالاریائی، سکنۀ آن 200 تن آب آنجا از رودخانه و محصول آن غلات، برنج، خرما، لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(وِ)
دهی از دهستان بیرم بخش گلوبندی شهرستان لار. دارای 29 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
مجموع کشتی های جنگی یک دولت را ناوگان گویند، (لغت فرهنگستان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناوگان
تصویر ناوگان
مجموع کشتیهای جنگی یک دولت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناهنگام
تصویر ناهنگام
نابجابیجابی موقع مقابل بهنگام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناوگان
تصویر ناوگان
کشتی های جنگی، مجموعه ای از ناوها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناموران
تصویر ناموران
اعلام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناهمسان
تصویر ناهمسان
متفاوت، بی شباهت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
غير متجانسةٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
Disjointed, Dissimilar, Patchy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
déconnecté, dissemblable, irrégulier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
kilichokatika, tofauti, isiyo sawa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
بے ربط , نا ہم آہنگ , بے ترتیب
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
ขาดความเชื่อมโยง , แตกต่าง , ไม่สม่ำเสมอ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
terputus, tidak serupa, tidak teratur
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
לא אחיד , שונה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
途切れた , 異なる , 不規則な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
不连贯的 , 不相似的 , 不规则的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
অসংলগ্ন , অসমান , অগোছালো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
일관성 없는 , 다른 , 불규칙한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
bağlantısız, benzer olmayan, düzensiz
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
विछिन्न , भिन्न , असमान
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
sconnesso, dissimile, irregolare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
onsamenhangend, ongelijksoortig, onregelmatig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
уривчастий , несхожий , нерівний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
разрозненный , неодинаковый , пятнистый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
niespójny, odmienny, nierówny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
desarticulado, disímil, irregular
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
desconexo, dissimilar, irregular
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
zusammenhangslos, unähnlich, lückenhaft
دیکشنری فارسی به آلمانی