جدول جو
جدول جو

معنی نانیسا - جستجوی لغت در جدول جو

نانیسا
(دخترانه)
نام روستایی در نزدیکی مراغه
تصویری از نانیسا
تصویر نانیسا
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نانویسا
تصویر نانویسا
آنکه نوشتن نداند، آنکه نتواند بنویسد
فرهنگ فارسی عمید
آنکه نوشتن نداندامی: اگربودی کمال اندرنویسایی وخوانایی چراآن قبله کل نانویسابودوناخواناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژانینا
تصویر ژانینا
(دخترانه)
نام شهری در یونان در کنار دریاچه ای به همین نام
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ژانیتا
تصویر ژانیتا
(دخترانه)
نام مستعار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از لاریسا
تصویر لاریسا
(دخترانه)
نام شهری در کنار دجله
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ناهیرا
تصویر ناهیرا
(پسرانه)
روشنایی، نور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نازیلا
تصویر نازیلا
(دخترانه)
زیبا، دختر طناز و عشوه گر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ناپیدا
تصویر ناپیدا
غایب، مخفی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ثافیسا
تصویر ثافیسا
سریانی شلم (ازدوی سداب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناکیسر
تصویر ناکیسر
درختی شبیه درخت گردو، گل های خوش بو است که از گل های آن عطر می گیرند و بیشتر در بنگاله می روید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نامیسر
تصویر نامیسر
آنچه ممکن و میسر نباشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انیسان
تصویر انیسان
سخن دروغ، گفتار بیهوده، خلاف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نازیبا
تصویر نازیبا
زشت، ناپسند، ناشایسته، نالایق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وانفسا
تصویر وانفسا
ای دریغ از من، بسیار سخت و مشکل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نانویس
تصویر نانویس
نانوشته، نوشته نشده، ازقلم افتاده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناشناسا
تصویر ناشناسا
ناشناخته، غیر معروف، گمنام، مجهول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نانیوش
تصویر نانیوش
آنکه گوش به پند و اندرز ندهد، نافرمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناغیست
تصویر ناغیست
نارمشک، درختی دارای برگ های دراز و باریک، چوب سخت و سرخ رنگ و گل های سفید خوش بو که از آن عطر می گیرند، میوۀ این گیاه که خوردنی است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناپیدا
تصویر ناپیدا
آنچه آشکار نباشد، چیزی که به چشم دیده نشود، ناپدید، پنهان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نابینا
تصویر نابینا
کسی که چشمش نمی بیند، کور، ویژگی چشمی که توانایی دیدن ندارد
فرهنگ فارسی عمید
بی اکسید طبیعی منگنز را گویند که سیاه رنگ است و در طبیعت مخلوط با سایر کانیها بسیار فراوان است. در صورتیکه متبلور باشد آن را پیروسوزیت گویند و بلورهایش بشکل منشورهایخاکستری تیره است. و بر اثر حرارت بسهولت اکسیژن را آزاد میکند از این جهت از اکسید کننده های بسیار خوب است و در صنعت درشیشه گری و بلور سازی از آن بعنوان صابون شیشه گری استفاده میکنند از این رو که ذرات کربن را که درشیشه مذاب موجود و موجب سیاه شدن رنگ شیشه است بااکسیژنی که آزاد میکند ترکیب مینماید و سبب روشنی و سفیدی رنگ شیشه میشود مغنیسی مغنسیا سنگ شیشه گران صابون شیشه سنگ سیاه شیشه گران رنگ سیاه مغل مغنیسیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازیبا
تصویر نازیبا
زشت، بدشکل، قبیح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نابینا
تصویر نابینا
اعمی، کور، مقابل بینا
فرهنگ لغت هوشیار
مرام و روش حزبی در آلمان که در زمان هیتلر قدرت و نفوذ داشت و معتقد به برتری نژادی و ناسیونالیسم افراطی بود
فرهنگ لغت هوشیار
هموند سازمان نازی عضو حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان هیتلری، آنکه به نازیسم معتقد است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناپیدا
تصویر ناپیدا
غایب، نامرئی، نامشهود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناگیرا
تصویر ناگیرا
ناگیرنده مقابل گیرا، آنکه نتوانداشیا رابگیرد: (ویک دست ایشان مفلوج شده بود و ناگیرا شده و تا زمان وفات همچنان بوده)
فرهنگ لغت هوشیار
نوشته نشده ازقلم افتاده: چندقلم نانویس داریم، ثبت نشده روی کاغذ نیامده: حساب نانویس، آنکه یاآنچه ننویسدظنکه درنوشتن روان نیست: قلم نانویس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نان یخا
تصویر نان یخا
نان نازک تیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نانیکو
تصویر نانیکو
زشت مقابل نیکو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناقیاس
تصویر ناقیاس
بی اندازه و بی حساب، بی شمار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناغیست
تصویر ناغیست
پارسی تازی گشته ناغیست نارمشک نارمشک
فرهنگ لغت هوشیار
ناشناخته مجهول، غیرمعروف گمنام، بی اطلاع نادان مقابل شناسا. ناشناسایی. ناشناختگی مجهول بودن، نامعروفی گمنامی، بی اطلاعی نادانی مقابل شناسایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انیسان
تصویر انیسان
((اَ نِ))
افسانه، گفتار و سخن بیهوده
فرهنگ فارسی معین