جدول جو
جدول جو

معنی نانویس

نانویس
نانوشته، نوشته نشده، ازقلم افتاده
تصویری از نانویس
تصویر نانویس
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با نانویس

نانویس

نانویس
نوشته نشده ازقلم افتاده: چندقلم نانویس داریم، ثبت نشده روی کاغذ نیامده: حساب نانویس، آنکه یاآنچه ننویسدظنکه درنوشتن روان نیست: قلم نانویس
فرهنگ لغت هوشیار

نانویسا

نانویسا
آنکه نوشتن نداندامی: اگربودی کمال اندرنویسایی وخوانایی چراآن قبله کل نانویسابودوناخواناک
فرهنگ لغت هوشیار

پانویس

پانویس
زیرنویس، پانوشت، پان وشته، آن چه جدا از متن اصلی باشد
پانویس
فرهنگ فارسی معین

نانویسا

نانویسا
امی. عامی. بی سواد. که نوشتن نداند و نتواند:
اگر بودی کمال اندر نویسائی و خوانائی
چرا آن قبلۀ کل نانویسا بود و ناخوانا.
سنائی
لغت نامه دهخدا

نونویس

نونویس
قسمتی از کتاب خطی با خطی تازه تر از خط کاتب تمام کتاب. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

نارسیس

نارسیس
نرگس، نام جوانی زیباروی در اساطیر یونآنکه وقتی صورت خود را در آب دید عاشق خودشد و در آب پرید و غرق گشت و تبدیل به گل نرگس گردید، لاتین از یونانی
نارسیس
فرهنگ نامهای ایرانی