نانویس نانویس نوشته نشده ازقلم افتاده: چندقلم نانویس داریم، ثبت نشده روی کاغذ نیامده: حساب نانویس، آنکه یاآنچه ننویسدظنکه درنوشتن روان نیست: قلم نانویس فرهنگ لغت هوشیار
نانویسا نانویسا آنکه نوشتن نداندامی: اگربودی کمال اندرنویسایی وخوانایی چراآن قبله کل نانویسابودوناخواناک فرهنگ لغت هوشیار
نانویسا نانویسا امی. عامی. بی سواد. که نوشتن نداند و نتواند: اگر بودی کمال اندر نویسائی و خوانائی چرا آن قبلۀ کل نانویسا بود و ناخوانا. سنائی لغت نامه دهخدا
نارسیس نارسیس نرگس، نام جوانی زیباروی در اساطیر یونآنکه وقتی صورت خود را در آب دید عاشق خودشد و در آب پرید و غرق گشت و تبدیل به گل نرگس گردید، لاتین از یونانی فرهنگ نامهای ایرانی