جدول جو
جدول جو

معنی نافله - جستجوی لغت در جدول جو

نافله
نماز مستحبی که پس از نماز واجب خوانده می شود، عبادتی که واجب نباشد، عبادت غیر واجب، عطیه، بخشش، غنیمت
تصویری از نافله
تصویر نافله
فرهنگ فارسی عمید
نافله
بخشش، غنیمت، عمل مستحبی
تصویری از نافله
تصویر نافله
فرهنگ لغت هوشیار
نافله
((ف ل))
بخشش، عطیه، عبادتی که واجب نباشد، جمع نوافل
تصویری از نافله
تصویر نافله
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نائله
تصویر نائله
(دخترانه)
آنکه به مقصود رسیده است، نام همسر عثمان خلیفه سوم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از قافله
تصویر قافله
کاروان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سافله
تصویر سافله
دبر، معقد، قسمت پائین نیزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناقله
تصویر ناقله
ناقل، مردمی که از جایی به جایی نقل مکان کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سافله
تصویر سافله
سافل، دبر، مقعد، قسمت پایین چیزی، قسمت پایین نهر، قسمت پایین نیزه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قافله
تصویر قافله
گروهی از مردم که با هم به سفر بروند یا با هم از سفر برگردند، کاروان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غافله
تصویر غافله
مونث غافل سوتک فرناس مونث غافل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قافله
تصویر قافله
کاروان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کافله
تصویر کافله
کافله در فارسی پذرفتار کارگزار: زن مونث کافل: (بمجد الدوله و مادرش که کافله ملک بوده نامه ای بنوشت و قزوین با قطاع خواست. ) (تاریخ یمینی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازله
تصویر نازله
نازله در فارسی پتیار (بلا) سختی زمانه سختی زمانه بلای سخت مصیبت: (بلایی عظیم ونازله ای شگرف این ساعت ببرکت تو از من مدفوع شده است)
فرهنگ لغت هوشیار
ناقله در فارسی مونث ناقل و جابه جا شونده یکجانمان کولی پاکش مونث ناقل
فرهنگ لغت هوشیار
نافیه در فارسی مونث نافی: نیگر چون ناونه در پارسی مونث نافی. یاحروف نافیه. حروف دال بر نفی مانند لا و ما در عربی و نا و نه در فارسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نافقه
تصویر نافقه
پارسی تازی گشته نافه نافه آهو مشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نافعه
تصویر نافعه
نافعه در فارسی مونث نافع و: سود مونث نافع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نافذه
تصویر نافذه
نافذه در فارسی مونث نافذ و پنجره روزنه مونث نافذ، جمع نوافذ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نافخه
تصویر نافخه
مونث نافخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نافچه
تصویر نافچه
ناف کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نافجه
تصویر نافجه
پارسی تازی گشته نافه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشله
تصویر ناشله
ران لاغر ران کم گوشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوفله
تصویر نوفله
مونث نوفل - و نمکدان شورستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سافله
تصویر سافله
((فِ لَ))
مقعد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قافله
تصویر قافله
((فِ لَ یا لِ))
کاروان، جمع قوافل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نازله
تصویر نازله
((زِ لَ یا لِ))
سختی زمانه، بلای سخت، مصیبت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناقله
تصویر ناقله
((قِ لِ))
مؤنث ناقل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نافیه
تصویر نافیه
نافی
حروف نافیه: در دستور زبان علوم ادبی حروفی که دلالت بر نفی کند مانند «نا» و «نه»
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نافچه
تصویر نافچه
ناف کوچک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نازله
تصویر نازله
بلا، مصیبت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نافه
تصویر نافه
(دخترانه)
ماده ای با عطر نافذ و پایدار که زیر پوست شکم نوعی آهو به دست می آید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نافه
تصویر نافه
مرکز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نافه
تصویر نافه
ناف مانند مانند ناف، در علم زیست شناسی کیسۀ کوچکی که زیر شکم آهوی مشک قرار دارد و مشک از آن خارج می شود، کنایه از ماده ای که در ناف آهوی مشک جمع می شود، مشک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناله
تصویر ناله
صدایی که از درد یا از سوز دل برآید، آواز سوزناک، شکایت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نفله
تصویر نفله
ضایع و خراب، تلف شده، هدررفته، آدم بی دست و پا، کارخراب کن
فرهنگ فارسی عمید