معنی کافله کافله کافله در فارسی پذرفتار کارگزار: زن مونث کافل: (بمجد الدوله و مادرش که کافله ملک بوده نامه ای بنوشت و قزوین با قطاع خواست. ) (تاریخ یمینی) تصویر کافله فرهنگ لغت هوشیار