جدول جو
جدول جو

معنی نارباج - جستجوی لغت در جدول جو

نارباج
اناربا، (دهار)، آش ناردان، (زمخشری)، ناربا، (فرهنگ دزی)، معرب نارباست، رجوع به ناربا شود
لغت نامه دهخدا
نارباج
آش انار: (دفع مضرت (شرابی که آفتاب پرورده باشد) با سکبا و سماق و ناربا کنند)
تصویری از نارباج
تصویر نارباج
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نارسان
تصویر نارسان
نارس، خام، کنایه از ناتمام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناربا
تصویر ناربا
آش انار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ساربان
تصویر ساربان
نگهبان شتر، شتربان، اشتربان، شتردار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناردان
تصویر ناردان
دانۀ انار
آتشدان، منقل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نظرباز
تصویر نظرباز
کسی که رغبت بسیار به دیدن چهرۀ زیبا رویان دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناوبان
تصویر ناوبان
افسر نیروی دریایی، نظیر ستوان در نیروی زمینی
فرهنگ فارسی عمید
(رَ)
نارایج. کاسد. کساد. ناروا
لغت نامه دهخدا
(قَبَ)
پسران کوتاه بالا آوردن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، جمع واژۀ ربع. رجوع به ربع شود، ج ربع. رجوع به ربع شود، جمع واژۀ رباعی. رجوع به رباعی شود
لغت نامه دهخدا
(ناربا)
آش انار. (آنندراج) (ناظم الاطباء). از: نار (انار) + با (ابا) ، معرب آن نارباج. (برهان قاطع). رمانیه. اناربا: دفع مضرت (شرابی که آفتاب پرورده باشد) با سکبا و سماق و ناربا کنند. (نوروزنامه).
زیربائی بزعفران و شکر
ناربائی ز زیربا خوشتر.
نظامی.
تا بسازی در شکم از بهر حلوا صندلی
آبنوس ناربا خور با برنج همچو عاج.
بسحاق.
چو نان خور بربودند از طبقچۀ چرخ
در آبنوس قدح ریخت ناربا شب داج.
احمد اطعمه
لغت نامه دهخدا
(جَ)
معرب نارباچه. طعامی که از ناردان و مویز پزند. (بحرالجواهر)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناوبان
تصویر ناوبان
کشتی بان ملاح، ستوان نیروی دریایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نائبات
تصویر نائبات
جمع نایبه (نائبه) حوادث مصایب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناردان
تصویر ناردان
دانه انار
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه نمی رساند، آنکه نمی رسد نرسیده نامتصل: چو نیکی فزایی بروی خسان بود مزد آن سوی تو نارسان. (شا. لغ)، ناتمام ناقص، نااستوار نارسا: گفت: من گفتم که عهد آن خسان خام باشد خام و زشت و نارسان. (مثنوی. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نارواجی
تصویر نارواجی
کساد بی رونقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناروال
تصویر ناروال
فرانسوی نیزه ناهی نیزه ماهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناروان
تصویر ناروان
غیر جاری، غیر متحرک، ساکن، راکد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناریات
تصویر ناریات
شب پرگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نایبات
تصویر نایبات
جمع نایبه (نائبه) حوادث مصایب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نارایج
تصویر نارایج
متاعی که قابل فروختن و داد و ستد نباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارباف
تصویر کارباف
عنکبوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاربام
تصویر تاربام
صبح نخست، صبح زود که هنوز هوا تاریک باشد، تاریک روشن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارباز
تصویر دارباز
کسی که روی ریسمان حرکات جالب انجام دهد بند باز ریسمان باز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داربام
تصویر داربام
چوب بزرگی که بدان بام را پوشانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتباج
تصویر انتباج
بر آماسیدن استخوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چارباغ
تصویر چارباغ
چهار پاره چار پاره چالپاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساربان
تصویر ساربان
محافظت کننده و نگاه دارنده شتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باربار
تصویر باربار
متواتر، پی در پی، مکرراً
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناربا
تصویر ناربا
آش انار: (دفع مضرت (شرابی که آفتاب پرورده باشد) با سکبا و سماق و ناربا کنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نارواج
تصویر نارواج
نارواگ نارایج کاسد مقابل رایج
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته ناربا آش انار با مویز طعامی که از انار دانه و مویز پزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاربام
تصویر تاربام
صبح زود که هنوز هوا تاریک باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دارباز
تصویر دارباز
داربازنده، کسی که روی ریسمان حرکات جالب انجام دهد، بندباز، ریسمان باز
فرهنگ فارسی معین