جدول جو
جدول جو

معنی میگو - جستجوی لغت در جدول جو

میگو
ملخ دریایی
تصویری از میگو
تصویر میگو
فرهنگ لغت هوشیار
میگو
((مَ یا مِ))
نوعی خرچنگ دریایی
تصویری از میگو
تصویر میگو
فرهنگ فارسی معین
میگو
جانوری آبی با چنگال و پاهای بلند به اندازۀ ملخ که بعضی از انواع آن مصرف خوراکی دارد، ملخ دریایی، اربیان، روبیان
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از میگون
تصویر میگون
به رنگ می، همرنگ شراب، سرخ رنگ، برای مثال هردم به یاد آن لب میگون و چشم مست / از خلوتم به خانۀ خمّار می کشی (حافظ۲ - ۶۳۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میگون
تصویر میگون
آنچه رنگ شراب دارد برنگ می سرخ رنگ: (اسد (دلالت کند بر) تمام بالالله میگون موی.:) هردم بیاد آن لب میگون و چشم مست از خلوتم بخانه خمار میکشی. (حافظ)، نوعی اسب: (نامهای اسپان بزبان پارسی: الوس چرمه. . میگون)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میگون
تصویر میگون
((مِ))
سرخ رنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مینو
تصویر مینو
(دخترانه)
بهشت، جنت، آسمان، بهشت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از میگل
تصویر میگل
(دخترانه)
مرکب از می (شراب) + گل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از میرو
تصویر میرو
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران رستم هرمزان پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
نوعی آبگینه که در پیگو سازند و سبز رنگ باشد مانند زمرد، قسمی لعل: تو پیگویی از آن باشد مقام لعل در پیگو تو ویرانی از آن آمد مقام گنج در ویران. (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مینو
تصویر مینو
عالم بالا، بهشت، جایی که نیکوکاران پس از مردن همیشه در آنجا خواهند بود، باغ بهشت، دارالقرار، ارم، خلد، دارالسّلام، دار قرار، گشتا، قدس، فردوس، نعیم، سبزباغ، اعلا علّیین، جنّت، دارالخلد، باغ خلد، رضوان، دارالسّرور، خلدستان، دارالنّعیم، باغ ارم، علّیین، سرای جاوید، فردوس اعلا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیگو
تصویر پیگو
نوعی آبگینۀ سبز رنگ که در ناحیۀ پیگو در هندوستان ساخته می شده، نوعی لعل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرگو
تصویر مرگو
گنجشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میجو
تصویر میجو
متکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مینو
تصویر مینو
بهشت
فرهنگ لغت هوشیار
میگ کوچک ملخک، میگ ملخ (میگو) : احمدا پیش سلیمان می برد پای ملخ هر که اطعمه تحسین میگک میکند. (احمداطعمه)
فرهنگ لغت هوشیار
((گُ))
خوراکی شامل گوشت بی استخوان (معمولاً) گوساله که با چاشنی و ادویه پخته می شوند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرگو
تصویر مرگو
((مَ))
گنجشک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مینو
تصویر مینو
بهشت، آسمان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرگو
تصویر مرگو
گنجشک، پرندۀ کوچک خاکی رنگ وحلال گوشت از دستۀ سبکبالان، عصفور، چکوک، ونج، بنجشک، مرکو، چتوک، چغک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میگ
تصویر میگ
میگو، جانوری آبی با چنگال و پاهای بلند به اندازۀ ملخ که بعضی از انواع آن مصرف خوراکی دارد، ملخ دریایی، اربیان، روبیان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مگو
تصویر مگو
دوم شخص مفرد نهی از گفتن نگو، نا گفتنی: (مثل آنکه راز مگویی را فاش میسازد با اشاره دست گفت) (شام. 9- 328)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میگ
تصویر میگ
ملخ جراد، ملخ صحرایی که درجنوب ایران باآب نمک جوشانند و خورند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میو
تصویر میو
صدای گربه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مگو
تصویر مگو
((مَ))
ناگفتنی، سر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میگ
تصویر میگ
((مَ))
ملخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از می گونی میگونی
تصویر می گونی میگونی
منسوب به میگون متمایل بسرخی: (بزرگ چشم و اندر آن میگونی)
فرهنگ لغت هوشیار