معنی مرگو - فرهنگ فارسی عمید
معنی مرگو
- مرگو مَرگو
- گنجشک، پرندۀ کوچک خاکی رنگ وحلال گوشت از دستۀ سبکبالان، عصفور، چکوک، ونج، بنجشک، مرکو، چتوک، چغک گُنجِشک، پرندۀ کوچک خاکی رنگ وحلال گوشت از دستۀ سبکبالان، عُصفور، چَکوک، وَنج، بِنجِشک، مُرکو، چُتوک، چُغُک
تصویر مرگو
فرهنگ فارسی عمید