جدول جو
جدول جو

معنی مُقَلِّد - جستجوی لغت در جدول جو

مُقَلِّد
مقلّد، تقلیدی
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

محدودکننده، خاص
دیکشنری عربی به فارسی
برآوردگر، مقیم، ارزیاب
دیکشنری عربی به فارسی
مقامات تقسیم کننده، تقسیم کننده
دیکشنری عربی به فارسی
نفرت آور، ناخالص، تنفّرآور، نفرت انگیز، تهوّع آور
دیکشنری عربی به فارسی
محدود، صرفه جویی
دیکشنری عربی به فارسی
خر و پیش کننده، آواز خوٰاندن
دیکشنری عربی به فارسی
اطّلاع دهنده، معلّم
دیکشنری عربی به فارسی
مفسّر، حلق آویز کردن
دیکشنری عربی به فارسی
نویسنده
دیکشنری عربی به فارسی
مثبت، معیّن، تصدیق کننده
دیکشنری عربی به فارسی
تهدیدآمیز، تهدید کننده
دیکشنری عربی به فارسی
برنامه نویس، منبع، تامین کننده، تهیّه کننده
دیکشنری عربی به فارسی
مستحکم کننده، متّحد شده است
دیکشنری عربی به فارسی