معنی مُعَلِّق
مُعَلِّق
مفسّر، حلق آویز کردن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُعَلِّق
مُعَلِّم
مُعَلِّم
اِطِّلاع دَهَندِه، مُعَلِّم
دیکشنری عربی به فارسی
مُعَلَّق
مُعَلَّق
آویزان، حَلق آویز کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَعَلِّق
مُتَعَلِّق
مَربوط، مُرتَبِط
دیکشنری عربی به فارسی
مُدَقِّق
مُدَقِّق
ویراستار، حِسابرَس
دیکشنری عربی به فارسی
مُحَقِّق
مُحَقِّق
مُحَقِّق
دیکشنری عربی به فارسی
مُعَبِّر
مُعَبِّر
بَیانگَر، عُبور اَز
دیکشنری عربی به فارسی
مُصَدِّق
مُصَدِّق
تَاییدکُنَندِه، باوَر کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
مُسَوِّق
مُسَوِّق
بازاریاب
دیکشنری عربی به فارسی
مُقَلِّد
مُقَلِّد
مُقَلِّد، تَقلِیدی
دیکشنری عربی به فارسی