- مُضَرَّج
- کتک خورده، رم کرد
معنی مُضَرَّج - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مجرّد، صرفاً
آموزش دیده، مربّی
گمراه، گمراه کننده
فشرده، را فشار دهید
پمپاژ شده، تقویت شده است
کاشته شده، کاشته شد
منضبط، رسیده
مخلوط، مختلط
ارزشمند، مفتخر شد
مسخره باز، جوکر