جدول جو
جدول جو

معنی مُصَاب - جستجوی لغت در جدول جو

مُصَاب
مبتلا به، مجروح شد
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مصاب
تصویر مصاب
مصبّ ها، محل هایی که آب رودخانه وارد دریا می شود، جاهای ریزش آب، جمع واژۀ مصبّ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مصاب
تصویر مصاب
مصیبت زده، سختی دیده، راست و درست، به هدف رسیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخصاب
تصویر مخصاب
بارور
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مصب، پیله ها پیلگان رنج رسیده رنجور، تموکیده (به هدف رسیده)، راست آمده جمع مصب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مصاب
تصویر مصاب
((مُ))
مصیبت زده، راست و درست به هدف رسیده، صواب داشته شده
فرهنگ فارسی معین
یأس، ناامیدی
دیکشنری عربی به فارسی
دست یافتنی، موجود است
دیکشنری عربی به فارسی
محکوم، محکوم شد
دیکشنری عربی به فارسی
فلج کننده، معلول
دیکشنری عربی به فارسی
پیاده رو، عابر پیاده
دیکشنری عربی به فارسی
شوخی پردازی، شوخی
دیکشنری عربی به فارسی
تحقیرآمیز، توهین شده
دیکشنری عربی به فارسی
پرفشاری خون، او تحت فشار است
دیکشنری عربی به فارسی