معنی مُشَاة
مُشَاة
پیاده رو، عابر پیاده
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُشَاة
مُتَاح
مُتَاح
دَست یافتَنی، مُوجود اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مُدَان
مُدَان
مَحکوم، مَحکوم شُد
دیکشنری عربی به فارسی
مُعَاق
مُعَاق
فَلَج کُنَندِه، مَعلول
دیکشنری عربی به فارسی
مُصَاب
مُصَاب
مُبتَلا بِه، مَجروح شُد
دیکشنری عربی به فارسی
مُزَاح
مُزَاح
شوخی پَردازی، شوخی
دیکشنری عربی به فارسی
مُهَان
مُهَان
تَحقیرآمیز، تُوهین شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی