- مُتَقَدِّم
- درخوٰاست دهنده، پیشرفته
معنی مُتَقَدِّم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تقلیدی
آشفته، فرّار، هوسباز، تغییری، دمدمی
دندانه دار، متناوب
پولک دار، فلس مانند
عالم، یادگیرنده، آموزش دهنده، باهوش، تحصیل کرده
خودبزرگ پندار، سرافراز
متورّم، باد کرده، ورم کرده
شخص مردّد، مردّد، لرزان
سلطنت طلب، کنترل کننده
بی اعتقاد، متلاشی شد
گفتگوگر، صحبت کردن، گوینده
بی پیرایه، پیشرفته نیست