- مَجَعَّد
- چروک، فرفری، چروک دار
معنی مَجَعَّد - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فرمی، فرفری
برجستگی، چین و چروک، چهره در هم کشیدن، اخم
چروکیدن، چین و چروک، چروک شدن، چین چین کردن، چروک خوردن، چشمک زدن از درد، چین خوردن
یخ زده، منجمد شده
مجرّد، صرفاً
بازسازی شده