معنی تَجَعَّدَ تَجَعَّدَ چروکیدن، چین و چروک، چروک شدن، چین چین کردن، چروک خوردن، چشمک زدن از درد، چین خوردن چُروکیدَن، چین و چُروک، چُروک شُدَن، چین چین کَردَن، چُروک خُوردَن، چِشمَک زَدَن اَز دَرد، چین خُوردَن دیکشنری عربی به فارسی