جدول جو
جدول جو

معنی موقفان - جستجوی لغت در جدول جو

موقفان(مَ قِ)
به صیغۀ تثنیه، دو رگ پنهان در استخوان گرداگرد دبر که چون متشنج شوند انسان قادر بر ایستادن نیست و هرگاه آن راقطع کنند می میرد. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از موقوفات
تصویر موقوفات
موقوفه، وقف شده، ملکی که درآمد آن برای کارهای عام المنفعه یا اموری که واقف تعیین کرده، اختصاص داده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مورفین
تصویر مورفین
آلکالوییدی با طعم تلخ، به شکل کریستال های استوانه ای و بی رنگ که از تریاک استخراج می شود و در پزشکی به عنوان مسکن و خواب آور به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موستان
تصویر موستان
زمینی که در آن درخت انگور بسیار باشد، باغ انگوری، تاکستان
فرهنگ فارسی عمید
(مَ فَ)
مغان. (ناظم الاطباء). شهری است (به آذربادگان و مر او را ناحیتی است بر کران دریانهاده و اندر ناحیت موقان دو شهرک دیگر است که هم به موقان بازخوانند و از وی رودینه خیزد و دانکوهای خوردنی و جوال و پلاس بسیار خیزد. (حدود العالم). ولایتی است مشتمل بر قرای کثیره و چمنهای فراوان و آن جزوآذربایجان است و در سمت راست راه تبریز به اردبیل واقع می شود در کوهها. (از معجم البلدان) :
به فصل گل به موقان است جایش
که تا سرسبز باشد خاک پایش.
نظامی.
وز آنجا سوی موقان کرد منزل
مغانه عشق آن بتخانه در دل.
نظامی.
شدند از مرز موقان سوی شهرود
بنا کردند شهری از می و رود.
نظامی.
از آنجا سوی موقان سر به در کرد
ز موقان سوی باخرزان گذر کرد.
نظامی.
بهار خانه چین عرصۀ گلستان است
مخوان بهار مغانش که دشت موقان است.
سلمان ساوجی.
رجوع به مغان و موغان و کامل ابن اثیر ج 3 ص 14 و البیان و التبیین ج 1 ص 128 و حدود العالم و معجم البلدان شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از توقفات
تصویر توقفات
جمع توقف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جورفان
تصویر جورفان
پارسی تازی گشته گورپان نزدیک به بستام خراسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوقحان
تصویر قوقحان
گل داودی همیشه بهار از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوقفین
تصویر متوقفین
جمع متوقف در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
زمینی که فقط در آن درخت انگور کاشته باشند باغ انگور تاکستان رزستان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مولف، گرد آورندگان نویسندگان جمع مولف. در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : علاوه بر نصوص صریحه مولفین مذکور در فوق خود هیئت کتابت این کلمه... قرینه صریحه قاطعه دیگری است
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مولفه، نوشته ها ماتیکان ها، جمع مولفه، گرد آورندگان نویسندگان، جمع مولفه (مولف) تالیف شده ها تالیفات: مولفات این نویسنده ازین قرار است. . ، جمع مولفه. تصنیفات، کتابهای نوشته شده
فرهنگ لغت هوشیار
چیزهایی که در راه خدا وقف شده باشد، موقوفه ها، موقوفات تفویضی و شرعی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موقنین
تصویر موقنین
جمع موقن در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موفقانه
تصویر موفقانه
پیروز گرانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موبذان
تصویر موبذان
پارسی تازی گشته موبد موبدان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مضاف، دو افزا دو خدیه دو وا بست تثنیه مضاف در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، دومضاف، دو امری باشند وجودی که هر یک از آن دو بقیاس بدیگری تعقل شود مانند پدری و پسری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موستان
تصویر موستان
((مُ وِ سْ))
زمینی که فقط در آن درخت انگور کاشته باشند، باغ انگور، تاکستان، رزستان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از موقوفات
تصویر موقوفات
((مُ))
جمع موقوفه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از موقتاً
تصویر موقتاً
((مُ وَ قَ تَن))
به طور موقت، مقابل دایمی، همیشگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از موافقان
تصویر موافقان
همنگران
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
Congregation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
congrégation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
congregação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
kongregacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
собрание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
громада
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
gemeente
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
Gemeinde
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
congregación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
congregazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
सभा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
সমবেত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مومنان
تصویر مومنان
jemaat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی