جدول جو
جدول جو

معنی موانست - جستجوی لغت در جدول جو

موانست
با کسی انس گرفتن، با هم انس و الفت داشتن
تصویری از موانست
تصویر موانست
فرهنگ فارسی عمید
موانست
محبت، همدمی، انس، مصاحبت
تصویری از موانست
تصویر موانست
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مجانست
تصویر مجانست
هم جنس شدن، هم جنس بودن مانند هم شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجانست
تصویر مجانست
همشکل شدن، همجنسی، همانندی
فرهنگ لغت هوشیار
موانسه و موانست در فارسی خو گرقتن خو گیری، دمسازی انس گرفتن با کسی الفت یافتن، الفت انس دمسازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موانسات
تصویر موانسات
جمع موانسه، خو گیری ها دمسازی ها جمع موانست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجانست
تصویر مجانست
((مُ نِ سَ))
همجنسی، مانند هم شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مؤانست
تصویر مؤانست
((مُ آ نِ سَ))
با هم انس و الفت داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ذوالست
تصویر ذوالست
یک ششم پرده زبانزد خنیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موافقت
تصویر موافقت
هم داستانی، پذیرش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ممانعت
تصویر ممانعت
بازدارندگی، جلوگیری، بازداری، جلوگیری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ممارست
تصویر ممارست
پشتکار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از معاندت
تصویر معاندت
دشمنی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حوانیت
تصویر حوانیت
جمع حانوت، مکیده ها میفروش ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توانستن
تصویر توانستن
توانا بودن، توانائی داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مواتات
تصویر مواتات
موافقت کردن با کسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخالست
تصویر مخالست
به شتاب افکندن، ربودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجانبت
تصویر مجانبت
دوری گزیدن، دوری کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملابست
تصویر ملابست
بر عهده گرفتن، همراهی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مواطات
تصویر مواطات
موافقت کردن با کسی در کاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موازرت
تصویر موازرت
یاری و کمک کردن، وزیری کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مدالست
تصویر مدالست
فریب دادن، فریفتن، ستم کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مواظبت
تصویر مواظبت
پیوسته مراقب کاری یا امری بودن، همیشه بر یک کار بودن و به آن رسیدگی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موادعت
تصویر موادعت
ترک دشمنی کردن، با هم آشتی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موافقت
تصویر موافقت
با هم سازش کردن، همراه شدن، سازگاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موازات
تصویر موازات
مقابل شدن، رو به رو شدن، برابر بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجالست
تصویر مجالست
همنشینی کردن، با کسی نشستن، همنشینی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملامست
تصویر ملامست
یکدیگر را لمس کردن، به هم دست مالیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معاندت
تصویر معاندت
با هم ستیزه کردن، عناد کردن، دوری جستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مواصلت
تصویر مواصلت
با هم وصلت کردن، به هم پیوستن، رساندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مواسات
تصویر مواسات
یاری دادن، به هم کمک کردن با دادن مال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معانات
تصویر معانات
سختی کشیدن، رنج دیدن، کشمکش داشتن، رنجاندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توانستن
تصویر توانستن
از عهدۀ انجام دادن کاری برآمدن، قدرت بر کاری داشتن، توانا بودن، توانایی داشتن، یارستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ممانعت
تصویر ممانعت
کسی را از کاری بازداشتن، منع کردن، جلوگیری کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مواخات
تصویر مواخات
دوستی، برادری، برادر خوانده شدن، دوست و برادر شدن
فرهنگ فارسی عمید