جدول جو
جدول جو

معنی توانستن

توانستن
از عهدۀ انجام دادن کاری برآمدن، قدرت بر کاری داشتن، توانا بودن، توانایی داشتن، یارستن
تصویری از توانستن
تصویر توانستن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با توانستن