جمع واژۀ ماعون. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ ماعون به معنی اثاث و لوازم خانه. (یادداشت مؤلف) : افتتاح دکاکین آهنگری خواه حلبی سفید که مادۀ اقسام اوعیه و مواعین و سماورهای بزرگ و کوچک است... (المآثر و آلاثار ص 101)
جَمعِ واژۀ ماعون. (ناظم الاطباء). جَمعِ واژۀ ماعون به معنی اثاث و لوازم خانه. (یادداشت مؤلف) : افتتاح دکاکین آهنگری خواه حلبی سفید که مادۀ اقسام اوعیه و مواعین و سماورهای بزرگ و کوچک است... (المآثر و آلاثار ص 101)
جمع واژۀ میزان. (آنندراج) (غیاث) (ناظم الاطباء) ، موازین شرع، قواعد آن: چون من سخن به شاهین برسنجم آفاق و انفسند موازینم. ناصرخسرو. در اعتبار موازین و مکایل احتساب بلیغ می کرد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 439). و رجوع به میزان شود
جَمعِ واژۀ میزان. (آنندراج) (غیاث) (ناظم الاطباء) ، موازین شرع، قواعد آن: چون من سخن به شاهین برسنجم آفاق و انفسند موازینم. ناصرخسرو. در اعتبار موازین و مکایل احتساب بلیغ می کرد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 439). و رجوع به میزان شود
وعده ها و موعودها و وعده داده شده ها و چیزهای وعده کرده شده. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ میعاد است که به معنی وعده کردن باشد. (غیاث) (آنندراج) : او قابوس را فروگذاشت و آن مواعید خلاف کرد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 260). و رمندگان را از اطراف و اکناف عالم به مواثیق عهد و مواعید لطف باز آورند. (مرزبان نامه ص 173). ساقیا آمدن عید مبارک بادت وان مواعید که کردی مرواد از یادت. حافظ (دیوان چ قزوینی - غنی ص 14). ، جمع واژۀ میعاد، جای وعده و زمان وعده. (غیاث) (آنندراج). و رجوع به میعاد شود
وعده ها و موعودها و وعده داده شده ها و چیزهای وعده کرده شده. (ناظم الاطباء). جَمعِ واژۀ میعاد است که به معنی وعده کردن باشد. (غیاث) (آنندراج) : او قابوس را فروگذاشت و آن مواعید خلاف کرد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 260). و رمندگان را از اطراف و اکناف عالم به مواثیق عهد و مواعید لطف باز آورند. (مرزبان نامه ص 173). ساقیا آمدن عید مبارک بادت وان مواعید که کردی مرواد از یادت. حافظ (دیوان چ قزوینی - غنی ص 14). ، جَمعِ واژۀ میعاد، جای وعده و زمان وعده. (غیاث) (آنندراج). و رجوع به میعاد شود
جمع واژۀ ملعون. (غیاث) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). جمع واژۀ ملعون. رانده و دور کرده از نیکی و رحمت. (آنندراج) : ملاعین حصار غور برجوشیدند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 111). آن ملاعین گرم درآمدند. (تاریخ بیهقی ایضاً ص 112). چون شب تاریک شد آن ملاعین بگریختند. (تاریخ بیهقی ایضاً ص 113). بسیار از آن ملاعین کشته شدند. (تاریخ بیهقی ایضاً ص 113). بر حب آل احمد شاید گر لعنت همی کنند ملاعینم. ناصرخسرو. فلک نخواند به آواز لشکر منصور بر آن ملاعین جز کل من علیها فان. عثمان مختاری (دیوان چ همایی ص 358). لاچین که چو او لعب نماید به ملاعب گوید اجل اندر دل اعدای ملاعین. عثمان مختاری (ایضاً ص 436). مقتدای شیاطین و پیشوای جنود ملاعین بود. (مرزبان نامه چ قزوینی ص 79). در حرکت آمد و روی به جانب آن ملاعین آورد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 349). او را از دست ملاعین بستدند. (ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 351). ابلیس را که به قول اصح از آن ملاعین بود و عزازیل نام داشت با فوجی از صبیان اسیر ساختند. (حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 14). و رجوع به ملعون شود
جَمعِ واژۀ ملعون. (غیاث) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). جَمعِ واژۀ ملعون. رانده و دور کرده از نیکی و رحمت. (آنندراج) : ملاعین حصار غور برجوشیدند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 111). آن ملاعین گرم درآمدند. (تاریخ بیهقی ایضاً ص 112). چون شب تاریک شد آن ملاعین بگریختند. (تاریخ بیهقی ایضاً ص 113). بسیار از آن ملاعین کشته شدند. (تاریخ بیهقی ایضاً ص 113). بر حب آل احمد شاید گر لعنت همی کنند ملاعینم. ناصرخسرو. فلک نخواند به آواز لشکر منصور بر آن ملاعین جز کل من علیها فان. عثمان مختاری (دیوان چ همایی ص 358). لاچین که چو او لعب نماید به ملاعب گوید اجل اندر دل اعدای ملاعین. عثمان مختاری (ایضاً ص 436). مقتدای شیاطین و پیشوای جنود ملاعین بود. (مرزبان نامه چ قزوینی ص 79). در حرکت آمد و روی به جانب آن ملاعین آورد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 349). او را از دست ملاعین بستدند. (ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 351). ابلیس را که به قول اصح از آن ملاعین بود و عزازیل نام داشت با فوجی از صبیان اسیر ساختند. (حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 14). و رجوع به ملعون شود
جماعتی از مردم کوفه که با مخالفین امام حسین (ع) ساخته و در جنگ بر خلاف آن حضرت شرکت کرده بودند پس از مرگ یزید و استعفای پسرش از کرده خود پشیمان شده توبه کردند و نام خود را توابین گذاشتند و قسم خوردند که به خونخواهی آنحضرت قیام کنند
جماعتی از مردم کوفه که با مخالفین امام حسین (ع) ساخته و در جنگ بر خلاف آن حضرت شرکت کرده بودند پس از مرگ یزید و استعفای پسرش از کرده خود پشیمان شده توبه کردند و نام خود را توابین گذاشتند و قسم خوردند که به خونخواهی آنحضرت قیام کنند