- مواریث
- جمع میراث، رخن ها مانداک ها جمع میراث
معنی مواریث - جستجوی لغت در جدول جو
- مواریث ((مَ))
- جمع میراث
- مواریث
- میراث ها، مالهایی که از مرده برای ورثه باقی می ماند، جمع واژۀ میراث
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
در، لؤلؤ، نوعی ماده قیمتی سخت و سفید یا نقره ای که در بعضی صدفهای دریایی یافت می شود
فرانسوی آبدیده
آبدیده
پسینیان
جمع تاریخ
میثاق ها، عهدها، پیمان ها، جمع واژۀ میثاق
در بدیع استعمال کلماتی که مضمون آن زننده، باشد اما بتوان با تصحیف و تغییر برخی از کلمات رفع اعتراض کرد و ذم را به صورت مدح درآورد
مخراق ها، فریب و دروغ ها، جمع واژۀ مخراق
فراری، در به در، پنهان شده، پنهان، پوشیده
میقات ها، محل قرارها، محلهای احرام بستن حجاج، وقت ها، هنگام ها، جمع واژۀ میقات
مولودها، زاییده شده ها، فرزندها، کنایه از نتیجه ها، تولدها، جمع واژۀ مولود
موالید ثلاثه: کنایه از جماد، نبات و حیوان
موالید سه گانه: کنایه از جماد، نبات و حیوان، موالید ثلاثه
موالید ثلاثه: کنایه از جماد، نبات و حیوان
موالید سه گانه: کنایه از جماد، نبات و حیوان، موالید ثلاثه
محراب ها، جاهای ایستادن پیش نماز، قبله ها، بالای خانه ها، صدر مجلس ها، جایگاه شیرها، جمع واژۀ محراب
با هم به یک آبشخور وارد شدن، با هم در یک جا فرود آمدن
تاریخ ها، زمانهای وقوع یک امر یا حادثه، جمع واژۀ تاریخ
میعادها، جای وعده کردن ها، زمان وعده کردن ها، وعده گاه ها، میعادگاه ها، جمع واژۀ میعاد
مصراع ها، نیمه های از ابیات شعر، لنگه های در، جمع واژۀ مصراع
میزان ها، مقیاس ها، معیارها، اندازه ها، مقدارها، سالم ها، سرحال ها، ترازوها، جمع واژۀ میزان
جمع طاغوت، بت ها
جمع قاروره، شیشه ها پیشارها زنان به گواژ
جمع محراب، از ریشه پارسی مهرابه ها جمع محراب
مونث متواری جمع متواریات
متواری خرد و کوچک، متواری گونه: دوش متواریک بوقت سحر اندر آمد بخیمه آن دلبر. (فرخی)
پنهان گشته، پنهان شده
جمع مخراق، فوته های پیچیده، کار بران سر انجام دهندگان، جوانمردان، دهشمندان، نیک بالایان، گاوان جمع مخراق. سخاوتمندان اشخاص سخی جوانمردان، مردان نیکو اندام، اشخاص کاربر، آنچه کودکان با آن بازی کنند، گاوان دشتی
ماران پوست افکن
گوهری است سفید و درخشان که در اندرون صدف بوجود میاید و آن را از ته دریا بدست می آورند
بنگرید به ماساریقا
جمع مصراع، لنگه ها بندها جمع مصراع: (در تعریف شعر) گفتند متساوی تا فرق باشد میان بیتی تمام و میان مصاریع مختلف هر یک بروزن دیگر
جمع مصیر، روده ها
جمع معروف سرشناسان مشاهیر: و با بسیاری از رجال و معاریف زمان ملاقات کرد. توضیح در عربی فصیح این صورت نیامده و معارف بدین معنی مستعمل است
جمع معراج، نردبان ها
جمع مغرود، چتر دیوها