برانگیختن و خشم گرفتن و کارزار و کشش کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). با کسی شور انگیختن. (مصادر زوزنی) (از تاج المصادر بیهقی). شور برانگیختن و کشتن. (از اقرب الموارد). هیاج. (منتهی الارب)
برانگیختن و خشم گرفتن و کارزار و کشش کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). با کسی شور انگیختن. (مصادر زوزنی) (از تاج المصادر بیهقی). شور برانگیختن و کشتن. (از اقرب الموارد). هیاج. (منتهی الارب)
ماهیابه. ماهیاوه که نانخورش مردم لار است که ازماهی کوچک سازند و خورند. (برهان). نانخورشی که اکثر و اغلب مردم از ماهی ریزه ترتیب دهند: مدحت مهیوه گویم به ادای کچری و گر از جانب لارم امرا بنوازند. وگر از جانب لارم امرا بنوازند مدحت مهیوه گویم به ادای کهوی. بسحاق اطعمه. زین دو قاصد خبر مهیوه می پرسیدم هر دو گفتند که هست او بسلامت در لار. بسحاق اطعمه (دیوان ص 14)
ماهیابه. ماهیاوه که نانخورش مردم لار است که ازماهی کوچک سازند و خورند. (برهان). نانخورشی که اکثر و اغلب مردم از ماهی ریزه ترتیب دهند: مدحت مهیوه گویم به ادای کچری و گر از جانب لارم امرا بنوازند. وگر از جانب لارم امرا بنوازند مدحت مهیوه گویم به ادای کهوی. بسحاق اطعمه. زین دو قاصد خبر مهیوه می پرسیدم هر دو گفتند که هست او بسلامت در لار. بسحاق اطعمه (دیوان ص 14)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان لار، واقع در 70هزارگزی شمال باختری لار. کنار راه فرعی لار به خنج با 136 تن سکنه. آب آن ازچاه و باران است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان لار، واقع در 70هزارگزی شمال باختری لار. کنار راه فرعی لار به خنج با 136 تن سکنه. آب آن ازچاه و باران است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
زن آزاد گران کابین. (منتهی الارب). کدبانو. (زمخشری). ج، مهائر. حره. مملوکه. مقابل امه. زن اصلمند. زن اصیل زاده. زن کدبانو: فیقولون انه (ان اسقلبیوس) ابن افوللن و بنت فلاغواس قورونس مهیرته. مهیرۀ ایام که از مهرم به جان می نهاد... (نفثهالمصدور ص 112 چ یزدگردی)
زن آزاد گران کابین. (منتهی الارب). کدبانو. (زمخشری). ج، مهائر. حره. مملوکه. مقابل امه. زن اصلمند. زن اصیل زاده. زن کدبانو: فیقولون انه (ان اسقلبیوس) ابن افوللن و بنت فلاغواس قورونس مهیرته. مهیرۀ ایام که از مهرم به جان می نهاد... (نفثهالمصدور ص 112 چ یزدگردی)
مهیره در فارسی: خدیش کد بانو، خانمان بانو گران کابین زن کد بانو، زن اصل زاده گران کابین: (مهیره ایام که از مهرم بجان می نهاد: رات و خط شیب فی عذاری فصدت)
مهیره در فارسی: خدیش کد بانو، خانمان بانو گران کابین زن کد بانو، زن اصل زاده گران کابین: (مهیره ایام که از مهرم بجان می نهاد: رات و خط شیب فی عذاری فصدت)