جدول جو
جدول جو

معنی مهیوه

مهیوه
مهیاوه، خوراکی که از ماهی تهیه می شود، ماهیابه
تصویری از مهیوه
تصویر مهیوه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با مهیوه

مهیوه

مهیوه
ماهیابه. ماهیاوه که نانخورش مردم لار است که ازماهی کوچک سازند و خورند. (برهان). نانخورشی که اکثر و اغلب مردم از ماهی ریزه ترتیب دهند:
مدحت مهیوه گویم به ادای کچری
و گر از جانب لارم امرا بنوازند.
وگر از جانب لارم امرا بنوازند
مدحت مهیوه گویم به ادای کهوی.
بسحاق اطعمه.
زین دو قاصد خبر مهیوه می پرسیدم
هر دو گفتند که هست او بسلامت در لار.
بسحاق اطعمه (دیوان ص 14)
لغت نامه دهخدا

مهینه

مهینه
مهین، حداکثر بیشینه مقابل کمینه حداقل: (کمینه طهر پانزده روزاست و مهینه آنچ بود که آنرا حدی نیست)
مهینه
فرهنگ لغت هوشیار

مهیره

مهیره
مهیره در فارسی: خدیش کد بانو، خانمان بانو گران کابین زن کد بانو، زن اصل زاده گران کابین: (مهیره ایام که از مهرم بجان می نهاد: رات و خط شیب فی عذاری فصدت)
فرهنگ لغت هوشیار

مهیجه

مهیجه
مهیجه در فارسی منث مهیج: بر آغالنده مونث مهیج: ادویه ای که موجب هیجان و تحریکات شدید عصبی و عضلانی شوند، ملتهبه
فرهنگ لغت هوشیار