جدول جو
جدول جو

معنی مهبجه

مهبجه(مُهََ بْ بِ جَ)
آماسیده. ورم کرده. بادکرده.
- ادویۀ مهبجه، داروهای متورم کننده و محرک و سوزاننده
لغت نامه دهخدا