جدول جو
جدول جو

معنی منیب - جستجوی لغت در جدول جو

منیب
بازگشت کننده به سوی خدا
تصویری از منیب
تصویر منیب
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مصیب
تصویر مصیب
(پسرانه)
آنکه حقیقت امری را دریافته باشد، درستکار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مسیب
تصویر مسیب
(پسرانه)
آزاد شده، بر حال خود گذاشته شده، نام یکی از سه برادری که در بخارا پول رایج قرون اولیه هجری راسکه زدند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از منیر
تصویر منیر
(دخترانه)
آنچه از خود نور داشته باشد، درخشان، تابان، روشن
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مطیب
تصویر مطیب
(پسرانه)
معطرکننده، خوشبوکننده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مغیب
تصویر مغیب
پنهان شدن، ناپدید شدن، دور شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجیب
تصویر مجیب
جواب دهنده، پاسخ دهنده، آنکه حاجت را برآورده می کند، اجابت کننده، از نام های خداوند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منیف
تصویر منیف
مرتفع، بلند، برآمده، افراخته، بزرگ، والا، بلندمرتبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منکب
تصویر منکب
بیخ بازو و کتف، شانه، ناحیه و کرانۀ چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معیب
تصویر معیب
عیب دار، عیب ناک، معیوب، ناقص، ناراست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مناب
تصویر مناب
نایب مناب، جانشین، قائم مقام، خلیفه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منیت
تصویر منیت
اجل، مرگ، املای دیگر واژۀ منیّة
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشیب
تصویر مشیب
پیر شدن، سفید شدن مو، پیری و سفیدی موی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مغیب
تصویر مغیب
پنهان شده، ناپدید شده، ناپدید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منیر
تصویر منیر
نور دهنده، درخشنده، درخشان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منیع
تصویر منیع
استوار و بلند، بلندمرتبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مطیب
تصویر مطیب
پاکیزه و خوش بوشده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منصب
تصویر منصب
مقام، رتبه، پایه، شغل رسمی
فرهنگ فارسی عمید
سرازیری نشیب، آماجیده آماژیده، دریابنده، درست، درستکار نیکرسنده بحقیقت امری صواب یابنده اصابت کننده مقابل مخطی: تاطبیب منطق نداند و جنس و نوع نشناسدء در میان فصل و خاصه و عرض فرق نتواند کرد وعلت نشناسد و چون علت نشناسد در علاج مصیب نتواند بود، درست گوینده، درست عمل درستکار، راست و درست: ملوک را یکی از رایهای صائب و تدبیرهای مصیب آنست که
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منکب
تصویر منکب
سر شانه، دوش، پشته، یاریگر، کرانه محل اتصال بازو و کتف، دوش کتف: (و صدر و منکب زمانه به ردای احسان و وشاح انعام ایشان متحلی) (کلیله. مصحح مینوی. 419)، جمع مناکب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مناب
تصویر مناب
جانشین جانشین کسی شدن نیابت کردن، یا نایب من. جانشین قایم مقام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منبی
تصویر منبی
پیام دهنده آگاه کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغیب
تصویر مغیب
غایب شدن، ناپدید شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معیب
تصویر معیب
عیبناک، معیوب، دارای عیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطیب
تصویر مطیب
خوشبو کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مثیب
تصویر مثیب
پاداش دهنده زن مرد دیده بیوه
فرهنگ لغت هوشیار
زالی سپیدی موی پیر شدن سفید موی گردیدن، پیری: شاید که مرد پیر بدین گه جوا شود گیتی بدیل یافت شباب از پی مشیب. (رودکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مریب
تصویر مریب
صاحب شک و تهمت، بشک شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجیب
تصویر مجیب
جواب دهنده، پاسخگوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قنیب
تصویر قنیب
تاک پیراسته، گروه انبوه، ابر انبوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنیب
تصویر جنیب
فرمانبردار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انیب
تصویر انیب
جمع ناب، نیش دندان ها ستبر دندان درشت دندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنیب
تصویر شنیب
خوشابدندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منطب
تصویر منطب
منطبه پالونه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منید
تصویر منید
توجه
فرهنگ واژه فارسی سره