جدول جو
جدول جو

معنی منیف

منیف
مرتفع، بلند، برآمده، افراخته، بزرگ، والا، بلندمرتبه
تصویری از منیف
تصویر منیف
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با منیف

منیف

منیف
پاک بزرگ بلند دراز بلند و دراز (چنانکه بر همه چیز از بالا مشرف باشد) : (و هر روز منزلت وی در قبول و اقبال شریف تر و درجت وی در احسان و انعام منیف تر می شد) (کلیله. مصحح مینوی. 74)
فرهنگ لغت هوشیار

منیف

منیف
از ’ن وف’، پاک و بزرگ و بلند و زیاده. (غیاث) (آنندراج). بلند و برآمده و افراخته. (ناظم الاطباء) : هر روز... و درجت وی (گاو) در احسان و انعام منیف تر میشد. (کلیله و دمنه چ مینوی ص 74). آن درجت شریف و رتبت عالی و منیف را سزاوار و موشح نتوانست گشت. (کلیله و دمنه). این صنع لطیف و عز منیف نصیبۀ ایام قرینۀ اقبال او آمد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 364)
لغت نامه دهخدا