تأنیث منقوط. نقطه دار. معجمه. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به منقوط شود. - حروف منقوطه، حرفها که نقطه دارند، چون خاء و زاء و غیره. مقابل مهمله حرفها که نقطه ندارند مانند حاء و راء. (یادداشت مرحوم دهخدا)
تأنیث منقوط. نقطه دار. معجمه. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به منقوط شود. - حروف منقوطه، حرفها که نقطه دارند، چون خاء و زاء و غیره. مقابل مهمله حرفها که نقطه ندارند مانند حاء و راء. (یادداشت مرحوم دهخدا)
دارویی بدبوو دافع تشنج و عبارت است از صمغ درخت انگدان که به تازی حلتیث منتن گویند. (ناظم الاطباء). صمغ بدبویی که از یک نوع کما حاصل می شود. (گیاه شناسی گل گلاب ص 235). صمغی است که از گیاه انگدان گیرند و به آن صمغ انجدان نیز گویند و آن بصورت دانه های صمغی بدرشتی یک نخود تا یک گردو دیده می شودو برنگهای زرد، قهوه ای و خاکستری و طعمش گس و تلخ وزننده و بویش شبیه سیر است. (فرهنگ فارسی معین). حلتیت. صمغ الانجدان. (یادداشت مؤلف).
دارویی بدبوو دافع تشنج و عبارت است از صمغ درخت انگدان که به تازی حلتیث منتن گویند. (ناظم الاطباء). صمغ بدبویی که از یک نوع کما حاصل می شود. (گیاه شناسی گل گلاب ص 235). صمغی است که از گیاه انگدان گیرند و به آن صمغ انجدان نیز گویند و آن بصورت دانه های صمغی بدرشتی یک نخود تا یک گردو دیده می شودو برنگهای زرد، قهوه ای و خاکستری و طعمش گس و تلخ وزننده و بویش شبیه سیر است. (فرهنگ فارسی معین). حلتیت. صمغ الانجدان. (یادداشت مؤلف).
حلتیت. منتن. انگدان منتن. (یادداشت مؤلف). انغوزه. مثل: - انقوزه در قند خورانیدن، بصورت و ظاهری نیک، کسی را زیان و آسیبی رسانیدن: ز شیرین کاری شیرین دلبند فراوان خورده بود انقوزه در قند. امیرخسرو (از امثال و حکم دهخدا). رجوع به انغوزه و انگدان شود
حلتیت. منتن. انگدان منتن. (یادداشت مؤلف). انغوزه. مثل: - انقوزه در قند خورانیدن، بصورت و ظاهری نیک، کسی را زیان و آسیبی رسانیدن: ز شیرین کاری شیرین دلبند فراوان خورده بود انقوزه در قند. امیرخسرو (از امثال و حکم دهخدا). رجوع به انغوزه و انگدان شود
مناجزت در فارسی: کشت و کشتار مبارزه کردن مقاتله کردن، مبارزه: (ما که بحمد الله و فضله بمناجزت و مبارزت نامبردار جهانیم) (مرزبان نامه. تهران. چا. 1 ص 187)
مناجزت در فارسی: کشت و کشتار مبارزه کردن مقاتله کردن، مبارزه: (ما که بحمد الله و فضله بمناجزت و مبارزت نامبردار جهانیم) (مرزبان نامه. تهران. چا. 1 ص 187)
کیفر دادن، از پشت آمدن، پستاگذاری بطور نوبه قرار دادن چیزی را، عقوبت کردن، از عقب کسی در آمدن، نوبت گذاری: (معاقبت آنست که سقوط دو حرف از وزنی بر سبیل مناوبت باشد اگر یکی بیفتد البته دیگری برقرار باشد) (المعجم. مد. چا. 47: 1)، عقوبت
کیفر دادن، از پشت آمدن، پستاگذاری بطور نوبه قرار دادن چیزی را، عقوبت کردن، از عقب کسی در آمدن، نوبت گذاری: (معاقبت آنست که سقوط دو حرف از وزنی بر سبیل مناوبت باشد اگر یکی بیفتد البته دیگری برقرار باشد) (المعجم. مد. چا. 47: 1)، عقوبت
مناهزت در فارسی: نزدیک شدن: با هم، پیش آمدن: شکار را، پروا یافتن (پروا فرصت) نزدیک شدن با هم، پیش آمدن شکار را، فرصت یافتن و غنیمت شمردن: (اگر من از مناهزت فرصت غافل مانم مبادا که تدبیر او بر من کارگر آید و انتباه من بعد از آن سود ندارد) (مرزبان نامه. تهران. چا. ا ص 273)، نزدیک شدن کودک به بلوغ
مناهزت در فارسی: نزدیک شدن: با هم، پیش آمدن: شکار را، پروا یافتن (پروا فرصت) نزدیک شدن با هم، پیش آمدن شکار را، فرصت یافتن و غنیمت شمردن: (اگر من از مناهزت فرصت غافل مانم مبادا که تدبیر او بر من کارگر آید و انتباه من بعد از آن سود ندارد) (مرزبان نامه. تهران. چا. ا ص 273)، نزدیک شدن کودک به بلوغ
مرموزه در فارسی مونث مرموز: رازیک پوشیده مرموزه در فارسی: گل کفشک از گیاهان نازک اندام: زن مونث مرموز جمع مرموزات، گیاهی است از تیره گل میمون که آنرا گل کفشک گویند
مرموزه در فارسی مونث مرموز: رازیک پوشیده مرموزه در فارسی: گل کفشک از گیاهان نازک اندام: زن مونث مرموز جمع مرموزات، گیاهی است از تیره گل میمون که آنرا گل کفشک گویند
انگوژه از شیره ها صمغی است که از گیاه انگدان گیرند و بان صمغ انجدان نیز گویند و آن بصورت دانه های صمغی بدرشتی یک نخود تا یک گردو دیده میشود و برنگهای زرد قهوه یی و خاکستری و طعمش گس و تلخ و زننده و بویش شبیه سیر است، گردو
انگوژه از شیره ها صمغی است که از گیاه انگدان گیرند و بان صمغ انجدان نیز گویند و آن بصورت دانه های صمغی بدرشتی یک نخود تا یک گردو دیده میشود و برنگهای زرد قهوه یی و خاکستری و طعمش گس و تلخ و زننده و بویش شبیه سیر است، گردو
انگژد. انگوژد، انگژه، انگوژه، صمغ گیاه انگدان، صمغ انجدان، و آن به صورت دانه های صمغی به درشتی یک نخود تا یک گردو دیده می شود و به رنگ های زرد، قهوه ای و خاکستری و طعمش گس و تلخ و زننده و بویش شبیه
انگژد. انگوژد، انگژه، انگوژه، صمغ گیاه انگدان، صمغ انجدان، و آن به صورت دانه های صمغی به درشتی یک نخود تا یک گردو دیده می شود و به رنگ های زرد، قهوه ای و خاکستری و طعمش گس و تلخ و زننده و بویش شبیه