جدول جو
جدول جو

معنی انقوزه

انقوزه(اَ زَ / زِ)
حلتیت. منتن. انگدان منتن. (یادداشت مؤلف). انغوزه. مثل:
- انقوزه در قند خورانیدن، بصورت و ظاهری نیک، کسی را زیان و آسیبی رسانیدن:
ز شیرین کاری شیرین دلبند
فراوان خورده بود انقوزه در قند.
امیرخسرو (از امثال و حکم دهخدا).
رجوع به انغوزه و انگدان شود
لغت نامه دهخدا