- منشعب
- شعبه شعبه، شاخه شاخه شده، جدا شده
معنی منشعب - جستجوی لغت در جدول جو
- منشعب
- ستاکیده شعبه شعبه شونده شاخه شاخه شده، جدا شونده متفرع
- منشعب ((مُ شَ عِ))
- شعبه شعبه و شاخه شاخه شده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شاخه شاخه شده، شاخ شاخ، پراکنده
شاخه شاخه، پراکنده پراکنده شونده، پراکنده شاخ شاخ
شاخه راه راه کوهستانی در غاله مته مته بند زنی راه طریق، جمع مشاعب
راه، طریق
جمع منشعبه، ستاکیدگان