تاب رسن باز کرده، پیمان شکسته ریسمان تاب باز کرده، ویران شده (بنا)، شکسته شده (عهد و پیمان)، باطل: (مذهب مالک و احمد... آنست که اگر بشهوت یاسد طهارت منتقض شود) (کشف الاسرار 519: 2)
تاب رسن باز کرده، پیمان شکسته ریسمان تاب باز کرده، ویران شده (بنا)، شکسته شده (عهد و پیمان)، باطل: (مذهب مالک و احمد... آنست که اگر بشهوت یاسد طهارت منتقض شود) (کشف الاسرار 519: 2)
منطقه در فارسی: نیسنگ کوی، کمر بند میانبند کمر بند میان بند، از لحاظ حرارت خورشید سطح کره زمین را به پنج قسمت تقسیم کرده اند و هر یک از آنها را} منطقه {گویند
منطقه در فارسی: نیسنگ کوی، کمر بند میانبند کمر بند میان بند، از لحاظ حرارت خورشید سطح کره زمین را به پنج قسمت تقسیم کرده اند و هر یک از آنها را} منطقه {گویند
سرهیده سرهنده درم خوب از بد سوا شده، قطعه ای ادبی (شعر یا نثر) یا محصولی هنری که خوبی و بدی آن آشکارشده. آنکه درم خوب را از بد جدا کند و تشخیص دهد صرافی کننده، آنکه نیک و بد قطعه ای ادبی (شعر یا نثر) یا محصولی هنری را آشکار سازد، جمع منتقدین
سرهیده سرهنده درم خوب از بد سوا شده، قطعه ای ادبی (شعر یا نثر) یا محصولی هنری که خوبی و بدی آن آشکارشده. آنکه درم خوب را از بد جدا کند و تشخیص دهد صرافی کننده، آنکه نیک و بد قطعه ای ادبی (شعر یا نثر) یا محصولی هنری را آشکار سازد، جمع منتقدین
منتجه در فارسی مونث منتج: بر آیند، چوز که جای برون آمدن بچه یا زه است مونث منتج: (شاعری صناعتی است که شاعر بدان صناعت اتساق مقدمات موهمه کند والتئام قیاسات منتجه ) (چهارمقاله. 42)
منتجه در فارسی مونث منتج: بر آیند، چوز که جای برون آمدن بچه یا زه است مونث منتج: (شاعری صناعتی است که شاعر بدان صناعت اتساق مقدمات موهمه کند والتئام قیاسات منتجه ) (چهارمقاله. 42)
مشتقه در فارسی مونث مشتق بنگرید به مشتق مونث مشتق. یا اسما مشتقه اسمهایی که از منشایی گرفته شده باشند: و اول را اسما مشتقه خوانند مانند: ناصر ونصیرو منصور
مشتقه در فارسی مونث مشتق بنگرید به مشتق مونث مشتق. یا اسما مشتقه اسمهایی که از منشایی گرفته شده باشند: و اول را اسما مشتقه خوانند مانند: ناصر ونصیرو منصور