جدول جو
جدول جو

معنی ممانعت - جستجوی لغت در جدول جو

ممانعت
بازدارندگی، جلوگیری، بازداری، جلوگیری
تصویری از ممانعت
تصویر ممانعت
فرهنگ واژه فارسی سره
ممانعت
کسی را از کاری بازداشتن، منع کردن، جلوگیری کردن
تصویری از ممانعت
تصویر ممانعت
فرهنگ فارسی عمید
ممانعت
بازداشتگی، منع، نهی، اعتراض
تصویری از ممانعت
تصویر ممانعت
فرهنگ لغت هوشیار
ممانعت
((مُ نِ عَ))
جلوگیری کردن، بازداشتن
تصویری از ممانعت
تصویر ممانعت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مصانعت
تصویر مصانعت
نیک فرا گرفتن، خوش رفتاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ممانعه
تصویر ممانعه
ممانعت در فارسی: ارواکی باز داشتن پیشگیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ممانع
تصویر ممانع
بازدارنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ممارست
تصویر ممارست
پشتکار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از معاندت
تصویر معاندت
دشمنی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مراجعت
تصویر مراجعت
بازگشت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از امانات
تصویر امانات
جمع امانت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ممازحت
تصویر ممازحت
مزاح کردن، شوخی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجانبت
تصویر مجانبت
دوری گزیدن، دوری کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مضاجعت
تصویر مضاجعت
با هم خوابیدن، همخوابگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ممازجت
تصویر ممازجت
بالیدن، نازیدن، مخالطت کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مصارعت
تصویر مصارعت
با هم کشتی گرفتن، کشتی گیری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مماحضت
تصویر مماحضت
اخلاص ورزیدن، دوستی و یگانگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخادعت
تصویر مخادعت
یکدیگر را فریب دادن، خدعه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ممارات
تصویر ممارات
جنگ کردن، جدال کردن، پیکار کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مضارعت
تصویر مضارعت
مانند و شبیه یکدیگر شدن، مشابهت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبایعت
تصویر مبایعت
با هم خرید و فروش کردن، بیعت کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مماذقت
تصویر مماذقت
دوستی داشتن بی اخلاص، دوستی بی اخلاص
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجانست
تصویر مجانست
هم جنس شدن، هم جنس بودن مانند هم شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معاندت
تصویر معاندت
با هم ستیزه کردن، عناد کردن، دوری جستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشایعت
تصویر مشایعت
پیروی کردن، در پی کسی رفتن، بدرقه کردن، مسافتی دنبال مسافر یا مهمان رفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ممالحت
تصویر ممالحت
با هم نان ونمک خوردن، به هم اعتماد کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مسارعت
تصویر مسارعت
شتاب کردن، شتافتن، بر یکدیگر پیشی گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معانات
تصویر معانات
سختی کشیدن، رنج دیدن، کشمکش داشتن، رنجاندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجامعت
تصویر مجامعت
جمع شدن باهم، جماع کردن، هم بستر شدن با زن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مطاوعت
تصویر مطاوعت
اطاعت کردن، فرمان برداری، موافقت کردن در امری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مماشات
تصویر مماشات
با هم راه رفتن، مدارا کردن، با کسی همراهی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مراجعت
تصویر مراجعت
رجوع کردن، بازگشتن، توبه کردن، بازگشتن به سوی خدا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متابعت
تصویر متابعت
پیروی، از پی کسی رفتن، دنبال کسی روان شدن، متابعت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مماکست
تصویر مماکست
تشویق کردن در بیع و کم کردن بها، چانه زدن در معامله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مسافعت
تصویر مسافعت
به یکدیگر ضربه و لطمه زدن، همدیگر را طرد کردن یا کشتن
فرهنگ فارسی عمید