جدول جو
جدول جو

معنی ملعوب - جستجوی لغت در جدول جو

ملعوب(مَ)
ثغر ملعوب، دندان بالعاب. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بازی کرده شده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مرعوب
تصویر مرعوب
ترسانیده شده، ترسیده، کسی که دچار بیم و ترس شده
وحشت زده، هراسیده، متوحّش، خائف، رعیب، چغزیده، نهازیده، مروع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
رانده و دور شده از نیکی و رحمت، لعن و نفرین شده
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
نعت مفعولی از رعب. رجوع به رعب شود. ترسانیده. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ترسانیده شده. (غیاث). ترسیده. هراسیده. ترسانده شده. ترسان. بیم زده. مذعور. بیم کرده شده. بیم داده شده. بیمناک: رعیت بلدان ازمکاید ایشان مرعوب و لشکر سلطان مغلوب. (گلستان).
- مرعوب ساختن، ترساندن. بیم زده کردن. مذعور ساختن. مرعوب کردن. پر بیم کردن. بیم دادن.
- مرعوب شدن، ترسیدن. بیم زده شدن. مذعور گشتن. پر بیم گشتن. بیمناک گشتن.
- مرعوب کردن، مرعوب ساختن. ترساندن. بیم زده کردن. بیم دادن
لغت نامه دهخدا
(مَ)
شتری که نشان مشعب داشته باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
مانده گردانیده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مانده و ستم دیده و آزرده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تعب شود
لغت نامه دهخدا
(مَ)
راه روشن. (مهذب الاسماء). راه پاسپر کرده. (آنندراج). راه پاسپرده. (ناظم الاطباء) : طریق ملحوب، راه روشن. (از اقرب الموارد) ، به درازا بریده. (آنندراج). هر چیز به درازا بریده شده. (ناظم الاطباء) ، چوب برکنده پوست. (آنندراج) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مرعوب
تصویر مرعوب
ترسیده، بیم داده شده، بیمناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
نفرین کرده، لعنت شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
((مَ))
لعنت شده، نفرین شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرعوب
تصویر مرعوب
((مَ))
ترسیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
گجسته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
ملعونٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
Cursed, Cursedly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
maudit, mauditement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
被诅咒的 , 诅咒地
دیکشنری فارسی به چینی
ملعون، نفرین شده
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
অভিশপ্ত , অভিশপ্তভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
ملعون , بددعا کے طور پر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
ถูกสาป , อย่างถูกสาป
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
laani, kwa laana
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
呪われた , 呪われたように
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
저주받은 , 저주받은 듯이
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
מקולל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
lanetli, lanetli bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
terkutuk, dengan kutukan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
शापित , शापित रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
maldito, malditamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
vervloekt
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
проклятий , проклято
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
проклятый , проклято
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
przeklęty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
verflucht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
amaldiçoado, malditamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
maledetto, maledettamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی